به دلیل نقش بسیار مهم و اساسی بانك ها در اكثر فعالیت های اقتصادی، بررسی عملكرد و سنجش کارایی هریک از بانك های موجود درسیستم بانكی كشور از جایگاه ویژه ای برخوردار است .دراین پژوهش قصد داریم با سنجش کارایی و مشخص نمودن شعبات کارا و ناکارا تغییرات ورودی هاوخروجی ها را برای دوره بعدی فعالیت پیش بینی نماییم به گونه ای که کارایی شعب بهبود یابد.
ابتدا در قالب یک مثال پیش بینی فعالیت وطراحی تولید را شرح می دهیم.دانشگاهی را در نظر می گیریم .واحدهای دانشگاهی زیر نظر سازمان مرکزی فعالیت می کنندو مقادیر کمی ورودی و خروجی در گذشته و حال موجود است.از تولیدات این دانشگاه می توان مقالات،کتب تالیف شده توسط اعضای هیئت علمی وغیره را نام برد.مدیر دانشگاه تصمیم می گیرد برای سال آینده بودجه ای را در اختیار هیئت علمی قرار دهد،در مقابل هیئت علمی موظف است که تولیدات خود را زیاد کند،به طور مثال موظف است 10مقاله علمی ارائه
دهد.پس تغییر تولید از حال به آینده و منابعی که باید تخصیص یابد معلوم است.در این جا هدف ما از طراحی تولید این است که منابع ورودی و خروجی را بین واحدهای دانشگاهی سرشکن نماییم،یعنی با فرض داشتن منابع و تغییرات تولید در دوره بعدی فعالیت هدف گذاری نماییم و عملکرد هر واحد دانشگاهی را در دوره بعدی فعالیت بهبود دهیم.
در این راستا ابتدا در این بخش به تشریح موضوع و بیان مسئله پرداخته وروش پژوهش، جامعه آماری، روش گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، قلمرو پژوهش و ابزار اندازه گیری داده های پژوهش را بیان بیان می نماییم.
در پی تعالی و تكامل دانش بشر در علم اقتصاد، مفهوم كارایی توسعه یافته و در دو دهه اخیر، اندازه گیری آن نیز برمبنای تئوری های مختلف امكان پذیر و عملی شده است . در اقتصاد، كارایی به معنی تولید حداكثر ستانده ممكن با بهره گرفتن از میزان معینی نهاده می باشد. كارایی سازمان های خدماتی را می توان به دو بخش كارایی درونی (استفاده كارا از منابع) و كارایی بیرونی (توانایی خلق درآمد) تقسیم نمود . كارایی درونی با كارایی هزینه در ارتباط است ، به عبارت دیگر با بهبود كارایی درونی می توان هزینه ها را بیشتر كاهش داد. كارایی بیرونی نیز با كارایی درآمد مرتبط است.
توجه به كارایی برای كشورهای در حال توسعه بسیار حائز اهمیت میباشد. زیرا این كشورها با كمبود نهاده ها، عوامل تولید و تكنولوژی مواجه هستند. لذا استفاده كارا از منابع موجود برای این كشورها بسیار حیاتی است. از طرفی دیگر در میان سازمان های مختلف محققین، بانك ها را به عنوان یكی از مهم تر ین نهاد های هر نظام اقتصادی دانسته اند. بنابراین، با توجه به نقش مهم بانك ها در توسعه كشور و هم چنین تعدد شعب آن ها، اندازه گیری و مقایسه كارایی شعب بانك حائز اهمیت می نماید.
اما روش های نوین در برآوردن کارایی ما را متوجه روش نو با رویکردی جامع به نام تحلیل پوششی داده ها DEA معطوف میدارد. در تحلیل پوششی داده ها نیازی به تعیین تابع توزیع و فرضیه سازی نیست. به صورتی که” تحلیل پوششی داده ها” با ساخت و حل n مدل، عملکرد n واحد را در قیاس با یکدیگر بررسی نموده و هر کدام از مشاهدات را در مقایسه با مرز کارا، بهینه می کند.
1- Cooper, Charnes, Rhodes
سازمان ها، شرکت ها و موسسات اعم از انتفاعی و غیر انتفاعی برای این که در شرایط رقابتی کنونی بتوانند به حیات خود ادامه دهند و به اهداف سود دهی دست یابند، نیازمند این هستند که کالاها و یا خدمات آن ها مورد استقبال مشتریان قرار گیرد و با کیفیت بالای محصولات خود وفاداری را در او ایجاد کنند و یک رابطه بلند مدت با مشتری ایجاد کنند که این لازمه بقای هر کسب و کاری می باشد، در واقع کیفیت خدمات می تواند یک عامل اصلی برای ایجاد مزیت رقابتی در یک کسب و کار نسبت به سایر رقبا باشد و سازمان ها با حفظ بازار فعلی و بازارسازی با تأمین اهداف مالی خود در بازار رقابت به حیات ادامه دهند.
بحث کیفیت در بازارهای خدماتی نسبت به مواردی که کالا ملموس بوده حائز اهمیت بالاتری است و ویژگی های خاص خدمات که آن ها را از کالا متمایز می سازد باعث می شود که بحث کیفیت در مورد آن ها اهمیت بیشتری داشته باشد و کسب و کارها در پی آن باشد که به صورت پیوسته کیفیت خدمات خود را مورد سنجش قرار دهند و با شناسایی ابعاد کیفیت از دید مشتری سطح کیفیت خدمات خود را تا حد ممکن به خواست مشتری نزدیک کنند و از این طریق سهم بیشتری از بازار را بدست آورند.
2-1- تشریح و بیان موضوع
در سالهای آغازین هزاره سوم همگام با روند سریع جهانی شدن ، توسعه صنایع خدماتی و گسترش فرایندهای عرضه خدمات در سطح جهان بیش از هر زمان دیگر مشهود است . توسعه بازار رقابت جهانی و علاقمندی روزافزون سازمانها به پیاده سازی نظامهای مدیریت
كیفیت، انداز ه گیری رضایتمندی مشتریان را به امری گریزناپذیر تبدیل نموده است .
گسترش روزافزون تعداد مشاغل خدماتی در کنار افزایش میزان اهمیت این گونه صنایع در تولید ناخالص ملی جوامع، موضوع عرضه خدماتی بدون نقص و با کیفیت برتر را به مسئله ای درخور توجه فراوان تبدیل نموده است. به مرور زمان سهم سازمانها و موسساتی که تنها به ارائه خدمات به مشتریان خواهند پرداخت در اقتصاد جهانی نسبت به شرکت ها و موسسات ساخت و تولید کالا بیش از پیش افزایش خواهد یافت . حتی امروزه کمتر می توان با یک شرکت تولیدی مواجه شد که ارائه خدمات بخش مهمی از فرایند تامین رضایت مشتری را برای آن تشکیل ندهد.
با گذر از تولید انبوه و کاهش شکاف بین تولید و مصرف، قدرت از واحدهای تولیدی به سمت شبکه های توزیع، فروشگاه ها و خرده فروشی ها و پس از آن به مصرف کنندگان انتقال یافته است. همانگونه که در جوامع مدرن و پیشرفته، قدرت کاملا در اختیار مصرف کنندگان است، در ایران نیز به دلیل دستیابی به خود کفایی نسبی در تولید بسیاری از کالاها و همچنین رفع موانع حقوقی و گمرکی که باعث افزایش واردات کالاها شده است، و همچنین ورود بخش خصوصی و خارجی باعث به وجود آمدن رقابت شدیدی بین فروشگاه ها و خرده فروشی ها در جلب نظر مشتریان شد. با ورود هایپراستار به عرصه خرده فروشی در ایران به نظر می رسد خرده فروشی سنتی با چالشی عظیم مواجه خواهد شد، چرا که این فروشگاه با تجربه طولانی در دنیا آمده است، اتفاقی که حدود 100 سال قبل در دنیای پیشرفته به وقوع پیوسته است، بنابراین به نظر می رسد که بررسی ابعادکیفیت از دیدگاه مشتریان و مقایسه آن با فروشگاه های داخلی امری ضروری می باشد.
در این تحقیق سعی خواهد شد تا به وسیله ابزار RSQS کیفیت خدمات فروشگاه های شهروند (داخلی) و هایپراستار (خارجی) از دیدگاه مشتریان با هم مقایسه شوند و مشخص شود که آیا کیفیت خدمات ارائه شده از سوی فروشگاه های دولتی به مشتریان در حد کیفیت خدمات ارائه شده از سوی فروشگاه های خارجی است؟ و همچنین با بررسی ابعاد کیفیت خدمات (جنبه های فیزیکی، قابلیت اطمینان، تعامل شخصی، حل مسئله، خط مشی) در فروشگاه ها مشخص کنیم هر کدام از این فروشگاه ها در کدام یک از ابعاد کیفیت خدمات، کیفیت مربوطه را به صورت مطلوب به مشتریان ارائه می دهند و درکدام بعد آن کیفیت ارائه شده توسط این فروشگاه ها نامطلوب است.
در سراسر تاریخ انسان، تکنولوژی تاثیری عمیق بر توسعه انسان و بر پیشرفت تمدن داشته است. علی رغم این حقیقت که تکنولوژی بزرگترین و فراگیرترین عامل موثر بر زندگی انسان امروزی است، اما هنوز هم برای بسیاری از مردم یک معماست و هنوز هم بسیاری از عوام و خواص نمیتوانند تعریف دقیقی از آن ارائه بدهند. لذا بهتر است بحث را با ارائه تعریفی روشن از تکنولوژی آغاز کنیم . (خلیل،1386)
تکنولوژی را میتوان تمام دانش، کالاها، فرایندها،ابزارها، روشها و سیستمهایی تعریف کرد که در جهت خلق و ساخت کالاها و ارائه خدمات به کار گرفته میشوند. تکنولوژی عبارتست از روش انجام کارها به وسیله ما. تکنولوژی ابزاری است که به وسیله آن میتوانیم به اهداف خود دست یابیم. تکنولوژی، اجرای عملی دانش است، ابزاری است که به کمک تلاش و سعی آدمی میآید.(همان منبع)
با توجه به سرعت جهانی شدن و رقابت تنگاتنگ در عرصه جهانی، تکنولوژیهای برتر به عنوان مزیت رقابتی برای حضور در بازار های جهانی مطرح شدهاند. اگر سازمانها میخواهند از تغییرات تکنولوژیکی عقب نمانند، میباید قادر باشند تا تکنولوژیهای مورد نیاز خود را کسب و از تکنولوژیهای خود بهره برداری کنند. لذا تصمیماتی در این خصوص اتخاذ میشود باید در فعالیتهای طراحی استراتژی و برنامه ریزی یک سازمان مد نظر قرار گیرند. چنانچه در یک سازمان امکان دسترسی به تکنولوژی در داخل نباشد به منزله ناتوانی روی تکنولوژی کلیدی است که باید از بیرون تامین نماید( بین،2007) .
تدوین و اجرای موثر استراتژی تکنولوژی به عنوان عامل اصلی در مزیت رقابتی یک شرکت لحاظ میگردد. مطالعات زیادی در مورد اینکه چه
طور چشم انداز استراتژی تکنولوژی را تعریف کنیم، وجود دارد. برخی از این مطالعات بر توسعه تکنولوژی و برخی بر توسعه دانش تاکید دارد.(داونپورت[1] و دیگران، 2003). اما آنچه همه ادبیاتها در آن مشترک هستند این است که استراتژی تکنولوژی فرایندی است که، از مجموعه ای گامهایی تشکیل میشود که این گامها از تصمیمگیری استراتژیک تا اجرای استراتژیک را مورد توجه قرار میدهد. از جمله آنها میتوان به اکتساب، مدیریت و اکتشاف تکنولوژی اشاره کرد(داونپورت و دیگران، 2003) ( فورد[2]، 2008 (.
در تنظیم استراتژی تکنولوژی یکی از بحرانیترین مراحل این است که چگونه تکنولوژی مورد نیاز را کسب کنیم. اکتساب تکنولوژی این مورد را در نظر میگیرد که آیا تکنولوژی را از طریق توسعه داخلی، همکاری با دیگر شرکتها و موسسات و یا خرید تکنولوژی بدست آوریم(چو و یو[3]،2000(. تنوع استراتژیهای (سبکها) اکتساب تکنولوژی و پیچیدگی محیط تجارت مدرن منجر به این شده که تصمیمگیری برای آن بسیار مشکل باشد. بنابراین نیاز مبرم به شناسایی عوامل داخلی و خارجی تاثیر گذار در شیوه اکتساب تکنولوژی احساس میشود و همچنین تاثیر هر کدام از گروه عوامل بر گروه های دیگر نیز میتواند نهایتا تاثیر گذار بر سبک اکتساب تکنولوژی باشد و نتایج تحقیق بدون در نظر گرفتن تاثیر گروهها بریکدیگر میتواند ناقص باشد به همین دلیل تاثیر آن ها بر یکدیگر نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
مطالعات زیادی انجام شده است که اجزای کلیدی موثر بر سبک اکتساب تکنولوژی را شناسایی میکند(کروکاوا[4]، 1997) (هوانگ و تانگ[5]، 2007). با این حال وجود شکاف بین تصمیمات نهایی و عوامل اثر گذار احساس میشود. هر چند عوامل زیادی شناسایی شده که موثر در سبک اکتساب میباشند، اما وجود مطالعات اندک در مورد اینکه چطور یک تصمیم استراتژیک مبتنی بر مجموعه ای بزرگ از عوامل با رویکردی کمی و سیستماتیک میتوان گرفت، احساس میشود. شمار زیادی از استراتژیهای اکتساب تکنولوژی شناسایی شده که شامل استراتژی خرید فن آوری، خرید لیسانس، ماموریت تحقیق و توسعه، ائتلاف تحقیق و توسعه، استفاده از کارمندان نخبه، تحقیق وتوسعه درونی و غیره میباشد که تصمیمگیری در این زمینه میتواند با بهره گرفتن از برنامه ریزی ریاضی، تجزیهوتحلیل آماری و روشهای تصمیمگیری چند معیاره باشد.
در این پژوهش با توجه به وجود شرایط متعدد در سازمانها، شرکتهای صنعتی و خدماتی از یکسو و از سوی دیگر تنوع و تفاوت استراتژیهای اکتساب با توجه به نوع نیاز صنعت پتروشیمی ایران استراتژی مناسب انتخاب میشود. به منظور انتخاب استراتژی مناسب به دلیل محدودیتهای دسترسی به خبرگان از روشهای MADM استفاده خواهد شد.
[1]. davenport
[2] . ford
[3] . Cho, Yu
[4] . Kurokawa
[5] . Hoang, Tang
محیطهای رقابتی امروز تحولات بسیاری را در سازمانها و سیستمهای تولیدی به وجود آورده است و به منظور ارتقاء بهره وری، مفاهیم، ابزارها و تکنیک های فراوانی توسعه یافته اند.
امروزه در بسیاری از بازارها فاکتور اساسی در دسترس بودن و سطح سرویس است که سبب ظهور الگوهای جدیدی چون چابکی[1] یا پاسخگویی سریع شده است.به عبارت دیگر تغییرات محیط های کسب و کار امروز که ناشی از تغییرات نیازهای مشتریان می باشد، منجر به عدم قطعیت در پارامترهای تصمیم گیری می شود و لازم است که زنجیره تامین در مواجهه با این عدم قطعیت ها انعطاف پذیر باشد. سازمان موفق سازمانی است که دارای مزیت های رقابتی در محیط های جدید باشد و به سرعت بتواند خود را با نیازهای مشتری و تغییرات بازار منطبق کند.امروزه این ویژگی تحت عنوان چابکی در سازمان ها مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.از طرفی در کسب و کار دنیای امروز مدیریت زنجیره تامین[2] به عنوان ابزاری جهت دستیابی به سود اقتصادی کوتاه مدت و مزایای رقابتی بلندمدت محسوب می گردد. مدیریت زنجیره تامین به عنوان مجموعه ای از رویکردها و تلاشهایی به شمار می رود که از تولیدکنندگان، عرضه کنندگان و توزیع کنندگان حمایت نموده و زنجیره ارزش را به گونه ای هماهنگ می نمایند که محصولات در مقادیر مناسب و زمان و مکان مناسب توزیع گردد تا در نتیجه رضایت مشتری حاصل گردد.
رویکرد زنجیره تامین چابک[3] مرتبط با تقابل بین شرکت و بازار و یک چشم انداز بیرونی به انعطاف پذیری می باشد.پیاده سازی موفق این
رویکرد مستلزم پاسخگویی سریع و مستمر به تغییرات بازار، پویایی سازمان، توجه به رشد و انعطاف پذیری سازمانها و انتظارات مشتری می باشد. این رویکرد تمرکز خود را معطوف به پاسخ سریع به تغییرات پیش بینی نشده بازار نموده و از طریق حمل سریع و انعطاف پذیر نمودن زمان های تاخیر و به کارگیری تکنولوژی های جدید نسبت به حل مسائل غیرقابل پیش بینی اقدام می نماید.
در دنیای دائما در حال تغییر امروز دستیابی به اهداف و کسب موفقیت تنها با اعمال مدیریت صحیح امکان پذیر نمی باشد بلکه لازم است تا کسب و کارها به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مدیریت سازمانها و شرکتهای تامین کننده و توزیع کننده محصولات خود مشارکت داشته باشند، چنین ضرورتی پیدایش مدیریت زنجیره تامین را در پی داشته است.سازمان هایی که زنجیره تامین را پیاده سازی می نمایند در جهت برآورده ساختن به موقع و مناسب تقاضای مشتریان خود با ایجاد یکپارچگی در سراسر زنجیره تامین گام بر می دارند.امروزه کوتاه شدن چرخه عمر محصول موجب بروز ابهام زیادی گردیده و ریسک بالا را در مدیریت زنجیره تامین و ایجاد رقابت شدید در محیط خارجی سازمانها را در پی داشته است.
تفکر چابک یک پارادایم مشهور است که با ایجاد امکان واکنش سریع برای کسب و کارها، پاسخگویی به تقاضای متغیر را امکان پذیر می سازد.بنابراین در فرایند پیاده سازی زنجیره تامین بکارگیری تولید چابک برای پاسخگویی به موقع نیازهای متغیر مشتریان ضروری می باشد.
در این تحقیق به مطالعه چابکی در زنجیره تامین و عوامل تاثیرگذار بر آن در جهت ارتقاء و بهبود مدیریت زنجیره تامین، شناسایی مدلها و شاخص های ارزیابی چابکی در زنجیره تامین پرداخته می شود.
[1] agility
[2] Supply chain management
[3] Agile supply chain
درنیمه دوم قرن بیستم پدیدار شدن و رشد سریع بنگاه های اقتصادی وشركتها منجر به تغییر اساسی در قوانین حاکم بر تولید و بازار گردید. مدیران شرکتها دریافتند که بجز مسائل مربوط به تولیدو محصول ،به بخش های دیگرهمانند خرید مواد اولیه و همچنین مسائل مربوط به مشتری توجه ویژه ای نمایند که این امر باعث بوجود آمدن مدیریت زنجیره تامین گردید.در زنجیره تامین یكی از مسایل بسیار مهم و استراتژیک، انتخاب درست و اصولی تامین كننده 2 می باشد بطوری كه این تامین كننده بتواند بیشترین و بالاترین نیازها و معیارهای شركت را پوشش دهد. مدیران دریافتند كه برای انتخاب تامین كننده استفاده از روش سنتی (بر اساس قیمت پیشنهادی) مناسب نمی باشد چرا كه علاوه بر قیمت مسایل بسیاری همچون : گارانتی، عمل به تعهدات مثل زمان ومكان سفارشات ، تخفیفات كیفیت مدت زمان همكاری و….در كیفیت و كمیت تولید محصول و حتی فروش دخیل می باشند. دراین عرصه برای تحلیل و آنالیز این معیارهای متعدد و مختلف كه گاها از یک جنس هم نبودند ومسایل پیچیده انتخاب وتصمیم گیری مدیران را ملزم به استفاده از تكنیكهای جدید كرد. یكی ازاین تكنیكها استفاده از مدلهای تصمیم گیری چند معیاره بود كه توانست مسایل بسیاری را در انتخاب بهترین تصمیم حل نماید .
در این تحقیق مدل جدیدی از روش Topsis فازی و از روش ANP فازی برای حل این مسئله استفاده می- شود . این روش از جمله روش های مبتنی بر اطلاعات کامل از ارجحیت تصمیم گیران است که جزئیات آن در بخش سوم پژوهش تشریح خواهد شد.
1- 2 بیان مساله :
پس از گذر فضای تولید و بازار از روش های سنتی و قدیم و ورود به فضای مدرن و پیچیده امروزی و نا كارامد شدن تكنیكها و ابزارهای سنتی و قدیمی مدیران شركتها برای بقای شركتها و بنگاه های اقتصادی خود چاره ای جز استفاده از ابزارها و مدلها و راه حل های جدید برای
تصمیم گیرهای بهتر خود نمی_ دیدند،چرا كه در این محیط پرتلاطم بازارها و رقابتهای شدید و بودن رقبای قدرتمند در محیط حتی گاها یک تصمیم اشتباه ممكن است شركت را از رقبا طوری عقب بندازد كه شركت نتواند آنرا جبران نماید و موجب نابودی شركت گردد.
یكی از این روشها و تكنیكها استفاده از مدیریت تامین و یا زنجیره تامین می باشد .زنجیره تامین در واقع اهمیت داشتن و توجه به تمامی قسمتهای تولید از مواد اولیه تا مشتریان می باشد. یكی از بخشهای مهم و استراتژیک در زنجیزه تامین بخش مواد اولیه و تامین كنندگان می باشد.در دنیای امروزی در هر زمینه و صنعتی تامین كنندگان متعددی برای تامین مواد و قطعات اولیه وجود دارد كه مدیران میتوانند با توجه به شرایط موجود بهترین آنها را انتخاب نماییند و ازطرف دیگر بخوبی دریافتند كه دیگر روش سنتی و قدیم میسر نمی -باشد، چرا كه مدیران دریافته اند كه معیارهای فراوانی به غیر از قیمت مثل كیفیت، گارانتی، مدت زمان همكاری وزمان تحویل دارای اهمیت ویژه ای میباشد.
حال سوال مهمی كه پیش می آید این است كه مدیران چگونه و از چه راه و روشی بهترین تامین كننده را انتخاب نمایند و به عبارت دیگر : باتوجه به معیارهای متعدد موجود و تامین كنندگان فراوان روش انتخاب بهترین تامین كننده چیست؟
برای حل این مشكل را حلهای مختلفی وجود دارد كه یكی از راحلها استفاده از تكنیک MADM فازی می_ باشد.
حال باتوجه به احساس نیاز به استفاده از این تكنیک در الویت بندی تامین كنندگان بر اساس معیارهای موجود و در نهایت ارائه یک راه كار مناسب برای تصمیم گیری بهتر مدیران این تحقیق انجام گردیده است.مهمترین مسئله در این تحقیق یافتن پاسخی به این سوالات است كه:
آیا استفاده از روش MADMفازی موجب انتخاب بهترین تامین کننده بدون دخالت شخصی کارشناسان خواهد شد؟
[1] (supply chain management(S .C.M1
[2] -Technique for order performance by similarity to Ideal
[3] – Analytical Network Process
[4] -MULTIPLE OBJECTIVE DECISION MAKING