:
در بازاریابی پیچیده و رقابتی فعلی، شرکتها دریافتهاند که کسب شهرت و اعتبار بسیار دشوار و از دست دادن آن بسیار آسان است. شرکتهای درون گرا، نسبت به تحولات سریع بازار، رقبا، نظام توزیع، رسانههای جمعی و فن آوری های جدید، علایق و سلیقههای مشتریان و انتظارات آن ها از محصولات شرکت بینش و آگاهی لازم را بدست نمیآورند و از تحولات موجود در جهت رسیدن به اهداف خود استفاده نمیکنند. این تحولات حتی منجر میشود که بازارهای انبوه به بازارهای کوچک تبدیل شوند و کانالهای توزیع و عناصر موجود در زنجیره توزیع دچار تحول گردند.
آلودگیهای زیست محیطی كه در نتیجه تولیدات و مصارف انسانی پدید آمده، از جمله مسائلی هستند كه بارها توسط سازمانهای فعال در این زمینه به عنوان تهدیدی برای بشر شناخته شدهاند. در این میان برخی از صنایع با به کار گیری اقداماتی، گامهای لازم را جهت كاهش اثرات نهایی كه بر محیط زیست میتوانند داشته باشند برداشتهاند. از جمله این اقدامات بازاریابی سبز یا محیط زیست دوستانه است، یعنی؛ توسعه زیست محیطی و طبیعی فعالیتهای بازاریابی، با بهکارگیری نقش مسئولیت پذیری زیست محیطی/ اجتماعی شرکتها به منظور توسعه پایدار (كیو، 2011، ص 4).
در این اقدامات شرکتها باید فعالیتهای خود را در تولید، توزیع، ترفیع و قیمت گذاری محصولات به گونهای انجام دهند كه ضمن حداقل نمودن زیانهای زیست محیطی، مصرف كنندگان را نیز به سوی رفتاری محیط زیست دوستانه سوق دهند. این اقدامات و پیامدهای آن، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
1-2- بیان مسأله تحقیق:
در قرن جدید چالش اصلی بشر، یافتن روشی منصفانه و پایدار برای تولید، مصرف وزندگی کردن است. در این میان دغدغههای مصرف کنندگان در برابر پاسخگویی زیست محیطی که با قوانین زیست محیطی نیز هم راستا شده، تعداد روبه رشد شرکتها را به منظور طراحی و ایجاد برنامههای محیط زیست دوستانه تحت فشار قرار داده است (مین وگیل،2001). در سال 1970، در روز زمین، جنبشی جدید برای حفظ محیط زیست به وجود آمد که برای آموزش دادن به افراد درباره خطرهای ناشی از آلودگی، آموزشهایی در سطح وسیع بدهد. در آن
زمان، بیشتر مردم علاقهای به مسأله حفظ محیط زیست نداشتند. ولی در سال 1990 در روز زمین در سراسر آمریکا مردم به این موضوع توجه کردند و مقالههایی در مجلههای مشهور و روزنامهها منتشر شد. چنین به نظر میرسد که آن روز به عنوان یک نقطه آغاز برای دهه زمین به وجود آمد که طرفداران حفظ محیط زیست دارای نیروهای تودهای و جهانی شدند (کاتلر[2]، 1386). از آن جا که منابع محدود بوده و خواستههای بشر نامحدود است، برای بازاریابان مهم است که بدون نقصان در دستیابی به اهداف سازمانی، منابع را به طور کارآمد به مصرف رسانند. بازاریابی سبز یک استراتژی بازاریابی است که به بازاریابان در دستیابی به این هدف کمک میکند. این نوع بازاریابی، از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص زیست محیطی بر اساس آنچه که مشتری انتظار آن را دارد از محیط زیست حمایت میکند (دعایی، 1385). از این رو شرکتها باید تأثیرات منفی زیست محیطی خود را در تولید، توزیع، تأمین مواد اولیه و مصرف انرژی به طرز قابل توجهی کاهش دهند. در غیر این صورت به وسیله قوانین و تقاضای سرسختانه مشتریان به عقب رانده خواهند شد (گرانت[3]، 2008 ). بنابراین بهترین استراتژی برای بازاریابان ارائه اطلاعات مشروح در مورد اعتبار زیست محیطی محصولاتشان به مشتریان است (هارتمن وآپولازا[4]، 2006). در این راستا شرکت باید با اطلاع رسانی اقداماتی که در زمینه سبز نمودن فعالیتهای خود نموده نظر مشتریان را جلب نماید. بازاریابی سبز فرایندی اجتماعی است که افراد گروهها از طریق مبادله محصولات و ارزش آن ها، نیاز و خواسته خود را از طریق روش اخلاقی که آثار منفی بر محیط زیست را حداقل کند، برآورده میکنند. به عبارت دیگر، به گفته ‘پولونسکی’ بازاریابی سبز شامل تمام فعالیتهایی است که برای ایجاد و تسهیل مبادلات به منظور ارضای نیازها و خواستههای بشری طراحی میشود به طوری که این ارضای نیازها و خواستهها، حداقل آثار مضر و مخرب روی محیط زیست را داشته باشند (کندی[5]، 2008). برای مثال شرکت مکدونالد با تبلیغ پیامد اقداماتی که در جهت کاهش میزان اتلاف در حین فعالیتهای بازاریابی انجام داده، سبز نمودن فعالیتهای خود را به اطلاع مصرف کنندگان رسانده است (گراو و همکاران[6]، 1996). از سوی دیگر از آنجا که مشکلات زیست محیطی که مردم با آن ها مواجه هستند، روزبه روز در حال افزایش است، باید آگاهی زیست محیطی آن ها ارتقاء یابد (جهری و ساهاساکمونتری[7]،1998). زیرا مشتریان برای خرید آگاهانه نیازمند اطلاعات هستند و فقدان اطلاعات میتواند مانع از بهکارگیری معیارها و ویژگیهای سبز در هنگام تصمیم به خریدشان گردد. (پراکاش[8]،2002).
در دنیای امروز محیط زیست و دغدغههای حفظ آن روز به روز در حال رشد است. در این راستا عواملی وجود دارد که از لحاظ قانونی بازدارندهای برای از بین بردن محیط زیست است، برای مثال در سال 1992 ISO 14700که مربوط به مدیریت محیط زیست میباشد تصویب شد که شامل ISO 147001, 147004, 14010, 14011, 1470012, 1470013, 14020, 14030, 14040 می باشد. (موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران،1386). از این رو شرکتهای تولیدی برای حفظ بازار خود باید این استانداردها را رعایت کنند. از طرفی مصرف کنندگان هم دغدغهی آینده محیط زیست را دارند بنابراین به سمت خرید محصولاتی میروند که کمترین اثرات منفی بر محیط را دارد. بر همین اساس این تحقیق چگونگی پیاده کردن آمیخته بازاریابی سبز برای فروش محصول و باقی ماندن در بازار را بررسی میکند و همچنین دیدگاه مشتریان محصولات لبنی صالح را نسبت به محیط زیست تشخیص داده و از آن در جهت افزایش فروش محصولات استفاده کنیم.
[1] Cao
[2] Kotler
[3] Grant
[4] Hartmann & Apaolaza
[5] Kennedy
[6] Grove
[7] johri & Sahasakmontri
[8] Prakash
فرم در حال بارگذاری ...