، بیان مساله و ضرورت و اهمیت موضوع به بیان اهداف، فرضیات و قلمرو تحقیق خواهیم پرداخت. سپس به تعریف متغیرهای مفهومی و عملیاتی خواهیم پرداخت و در نهایت نیز محدودیتهای تحقیق آورده می شود.
1-2- بیان مسأله
کارآفرینی به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه در تحقیقات مدیریتی شده است. کارآفرینی پاسخ به فرصتهای کسب و کار شناسایی شده و ایجاد کسب و کارهای جدید اشاره دارد(موسی[13]، 2004). محققان کارآفرینی به طورکلی بر اهمیت فعالیتهای کارآفرینانه تاکید داشته اند و اغلب رابطه مثبتی را بین کارآفرینی و نتایج عملکردی فرض کرده اند(لامپکین و دس، 2001). یک از شاخههای جدید کارآفرینی که بسیار موردتوجه قرار گرفته است گرایش کارآفرینانه است. گرایش کارآفرینانه که اغلب به عنوان وضعیت کارآفرینانه نامیده می شود(کوین و اسلوین، 1989)، به فرایندها، فعالیتها و رویه های تصمیم گیری اشاره دارد که منجر به کارآفرینی در سطح شرکت و ورود کسب و کارهای جدید می شود(لامپکین و دس، 1996). این امر به ویژه برای شرکتهای کوچک مهم میباشد. زیرا در اکثر کشورهای جهان صنایع کوچک با صادرات قابل توجه نقش موثری بر توسعه اقتصادی کشورهای خود ایفاء می کنند. با توجه به نقش حیاتی كه بنگاههای كوچك و متوسط میتوانند در توسعه اقتصادی كشور ایفا كنند و همچنین مزایایی كه آنها نسبت به بنگاههای بزرگ دارند، لزوم توجه به تقویت و توسعه آنها در جهت رقابت پذیر كردنشان ضروری مینماید. اما بسیاری از مطالعات بیان می کنند که کسب و کارهای
کوچک در سالهای اولیه فعالیت خود با شکست مواجه میشوند. ازآنجایی که شرکتهای کوچک به عنوان منبع مهم اشتغال و ایجاد ارزش برای جامعه میباشند، دستیابی به رشد پایدار در شرکتهای کوچک برای اقتصاد کشور حیاتی است. یکی از روشهای اساسی برای بقاء آنها کارافرینی میباشد. بنابراین شرکتهای کوچک و متوسط برای اینکه عملکرد خود را بهبود بخشند نیازمند بکارگیری سبک مدیریتی هستند تا گرایش کارآفرینانه را مد نظر قرار دهند. تحقیقات بسیاری سودمندی گرایش کارآفرینانه را بر روی عملکرد نشان دادهاند، ولی نتایج تجربی متفاوت میباشد(ویکلند و شفرد[14]، 2005).گرایش کارآفرینانه و سبک تفکر کارآفرینانه به طور گسترده در محیط کسب و کار ایالات متحده و کشورهای توسعه یافته مورد بررسی قرار گرفته است، اما مطالعات مشابه درکشورهای در حال توسعه همانند ایران محدود میباشد. فقدان تحقیقات تجربی که گرایش کارآفرینانه را در سطح کشورهای نوظهور بررسی کند، شکافی را در ادبیات کارآفرینی ایجاد کرده است که نیاز به توجه بیشتری از طرف محققان دارد(گروز و پانسکو، 2008). لذا تحقیق حاضر درصدد پاسخ به این سؤالات است كه آیا ابعاد گرایش کارآفرینانه برعملکرد کسب و کارهای کوچک در ایران تأثیر دارند؟ و نیز کدامیک از این ابعاد بیشترین تأثیر را بر عملکرد آنها دارند؟
[1] . Dess, Lumpkin and McGee
[2] . Tajeddini
[3] .Schumpeter
[4] . Kroeger
[5] . Groves and Paunescu
[6] .Miller
[7] .Covin and Slevin
[8] .Lumpkin and Dess
[9] . Basso ,et al
[10] . Covin and Slevin
[11] . Lumpkin and Dess
[12] . Ferreira and Azevedo
[13] . Musa
[14] . Wiklund and Shepherd
فرم در حال بارگذاری ...