مهم ترین عامل در نیل به اهداف هر سازمان ، نیروی انسانی است .در آموزش و پرورش به دلیل اهداف معنوی و تربیتی، معلمان به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار در تعلیم و تربیت محسوب می شوند( عسگریان،1365). سرمایه گذاری بیشتر روی نیروی انسانی آموزش و پرورش (معلمان) به معنای افزایش دانش و قدرتمند کردن زیر بنای جامعه است.معلم تربیت بدنی نیز به عنوان جزئی از این نیروی انسانی در آموزش و پرورش وظایف خطیری هم چون ایجاد آمادگی بدنی، ایجاد صفات اخلاقی و اجتماعی پسندیده، پر کردن صحیح اوقات فراغت و آموزش شیوه درست زندگی به دانش آموزان را بر عهده دارد(وزارت آموزش و پرورش ،1374). هم چنین معلمان تربیت بدنی از طریق فعالیت های جسمانی و حفظ بهداشت و تندرستی دانش آموزان، در دست یابی به اهداف تعلیم و تربیت عمومی وظیفه ی دشواری دارند و باید از سطح مطلوب توانمندی های فردی و مدیریتی برخوردار باشند ( قیومی،محمد، 1382) . به نظر می رسد شغل معلمان ،به ویژه در بخش تربیت ،از جمله مشاغلی است که به سطح بالایی از هوش هیجانی نیاز دارد. زیرا معلمان تربیت بدنی به رابطه ی تنگاتنگ با دانش آموزان نیاز دارند و نقش حیاتی در تکامل رفتار، نگرش، مهارت ها و دادن اطلاعاتی که آنها برای فعالیت بدنی در طول زندگی نیاز دارند، بازی می کنند( یارمحمدی منفرد و همکاران 1389).
هوش هیجانی [1] شامل شناخت و کنترل هیجان های خود است. به عبارت دیگر، هوش هیجانی شامل توانایی انجام استدلال دقیق در مورد احساسات عاطفی، برای ارتقاء سطح تفکر است (مایر [2]وهمکاران ، 2008) و به عنوان زیرمجموعه ای از هوش اجتماعی تعریف شده است ؛ یعنی توانایی کنار آمدن با مردم، مهار هیجان ها در روابط با انسان ها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران. همچنین ویژگی هایی همچون توانایی برانگیختن خود، استقامت و پایداری در مقابل شکست، از دست ندادن روحیه، پس راندن افسردگی و یأس در هنگام تفکر، همدلی و صمیمیت و امید داشتن را در بر میگیرد (گلمن[3]،1995). ویژگی های هوش هیجانی همچون درک، توصیف، فهم و مدیریت احساس، موجب مقابله کارآمد افراد با استرسهای روزانه و اتفاقات مهم زندگی میشود و نتایجی همچون سلامت روانی، کیفیت مطلوب روابط، رضایت شغلی و سلامت بدنی را در پی دارد (گلادیس[4] و همکاران،2009).افراد دارای هوش هیجانی بالاتر می توانند با موفقیت بیشتری با مشکلات موجود در محیط های کاری و زندگی شان مقابله کنند و از سلامت بیشتری برخوردار باشند ، (گلمن، دانیل،1990) و هم چنین هوش هیجانی نقش مهمی در بهبود عملکرد جسمی و روانی افراد داشته و نظم هیجانی نقش تعیین کننده های در روابط بین عوامل فشارزا وسلامت جسمی ایفا می کند(تسایوسیس[5] و نیکولا ،2005).
فعالیت های بدنی منظم راهی ایمن و مطمئن برای کاهش اختلالات روانی شایع در جامعه از قبیل اضطراب، تنیدگی و افسردگی است که تاثیر زیادی بر سلامت روانی افراد دارد (پور رنجبر و همکاران،2006) که در همین راستا وانگ[6] و همکاران (2004) در پژوهشی نشان داد فعالیت بدنی به هر شکلی می تواند در حفظ و تأمین سلامت روانی نقش داشته باشد.
در سالهای اخیر، بررسی وضعیت سلامت و ابعاد حرفه ی معلمی در پژوهش های متعدد مورد توجه و مطالعه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است، به طوری که هر یک از این پژوهشگران سعی در بررسی موقعیت و شرایط کاری معلمان به منظور شناسایی نقاط آسیب پذیر و مرتفع کردن این مشکلات برای رسیدن به آموزش وپرورش اثربخش داشته اند(کاووس[7]،2006) به طوری که با توجه به بافت، موقعیت، منابع و عناصر فرهنگی و اجتماعی، ابعاد سلامت روان شناختی شغل معلمی و منابع استرس زا ممکن است خود را به شکلی متفاوت از دیگر جوامع نشان دهد(حبیبی و همکاران ،1388).
سلامت[8] که امروزه به عنوان مفهومی مطرح است که متاثر از عوامل جسمانی، روانی و اجتماعی است، سابقه ای به اندازه طول عمر بشر دارد؛ چه جوامع در هر برهه ای از زمان درگیر عوامل مخل سلامت و درصدد بودند تا سطح جامعه و کیفیت زندگی را ارتقاء دهند. سازمان بهداشت جهانی، سلامت را چنین تعریف می کند: سلامت حالت بهزیستی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و صرفا عدم بیماری و ضعف نیست(سارافینو[9]، 2003). سلامت روانی [10] نیز احساس رضایت و بهبود روانی و تطابق اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه، وهمانند سلامت جسمی ، چیزی فراتر از نبودن بیماری یا سایر مشکلات است. پژوهشگران معتقدند سلامتی و بیماری یک حالت مطلق و مستقل نیست، بلکه فرایندی است که عوامل فرهنگی ، اجتماعی و روان شناختی بر آن تاثیر گذارند (برازیان و بشارت، 1388).تماس نزدیک معلم با دانش آموزان و نفوذی که بر آنها دارد ، نقش مهمی در سلامت فکری و روانی آنها ایفا می کند.با توجه به همسانی اهداف آموزش و پرورش و بهداشت روانی که مقصود هر دو ساختن انسان هایی سالم، مفید وخوشبخت است، ضرورت چنین بررسی هایی در آموزش و پرورش مهم تلقی می شود . اگر وضعیت سلامت روانی معلمان شناسایی گردد و به منظور بهبود سلامت روانی آنان برنامه ریزی شود ، عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیزبه تبع بهتر می شود( فونتانا و آبوسیری،2003).
2-1- بیان مسأله
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت عمومی عبارت است از رفاه كامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد، كه بین این سه جنبة تأثیر متقابل و پویا وجود دارد. در همین رابطه مسأله ای است که امروزه پژوهشهای زیادی را به خود اختصاص داده است و مطالعات انجام شده در سالهای اخیر در حوزة بهداشت روانی و سلامت عمومی، رابطة تنگاتنگ عوامل شخصیتی و روانشناختی و سلامت را به وضوح نشان داده است ( فتحی آشتیان، 1385). به طوری که پیشرفتهای اخیر در زمینه روانشناسی سلامت، بهداشت روان و طب رفتاری نقش هیجان را در سلامت و بیماری انسانها مورد توجه قرار داده است.(لیا [1]و همکاران، 2003). سلامت روانی[2] یکی از بنیادیترین مفاهیم اجتماعی است و عبارت است از مجموعه عواملی که در پیشگیری از ایجاد و یا پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان، نقش مؤثر دارند. تحقیقات نشان دهندۀ انواع اختلالات روانی شامل اضطراب، تنیدگی و افسردگی در جامعه امروزی است، به گونهای که افراد زیادی از این مشکلات رنج و میبرند سالانه هزینههای سرسام آوری صرف درمان این اختلالات میشود (دنیل [3] ،1997). تأمین سلامت
روانی اقشار مختلف جامعه یکی از مهم ترین مسائلی است که مسئولین تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی ما باید بطور جدی به آن بیندیشند و به رفع نقایص موجود بپردازند. در حال حاضر، آگاهی و دانش فزاینده مشترکی وجود دارد که فعالیت بدنی و ورزش منظم برای سلامت جسمانی انسان ها سودمند است (مهری و همکاران،90). بر این اساس هیجانها همیشه مورد توجه انسان بوده است، زیرا در هر تلاش و در هر اقدام مهم بشری، به طریقی نقش دارند (لیا [4]و همکاران، 2003).همچنین تحقیقات گستردهای در خصوص اختلال در هوش هیجانی و اثرات آن بر کیفیت زندگی، موفقیت شغلی و تحصیلی، مقاومت در برابر استرس، سلامتی و کیفیت روابط اجتماعی و ازدواجی صورت گرفته است. این مطالعات از تأثیر هوش هیجانی بر موفقیت و شادکامی در زندگی حکایت دارند(نیلس [5]و همکاران 2009)
همچنین تحقیقات گستردهای ارتباط مثبت بین ویژگی هوش هیجانی و متغیرهای مربوط به سلامت ارتباط منفی هوش هیجانی با آسیب شناسی تأیید نموده است (پتریدس[6] و همکاران 2007). ضمن این که، این صفت میانجی مهمی در پاسخ به استرسها است (مایکل لاچک [7]و همکاران 2008). این در حالی است که نتایج مطالعات سالهای اخیر، حاکی از نقش مؤثر ورزش و فعالیت بدنی منظم در سلامت روان انسان های جامعه است (فاستینگ[8]، 1992). بنابراین امروزه نمیتوان نقش كنترل هیجانها و جهتدهی به آنها را در داشتن سلامت روانی نادیده گرفت(نوروزی سید حسینی و همکاران ،90). مطالعة سلامت روانی جوامع، همواره با هیجان ها و عوامل مرتبط به آنها توجهای ویژه میشود، از طرف دیگر، كاربرد هیجانها در تعلیم و تربیت و برنامههای یادگیری اجتماعی و ورزشی، اجتناب ناپذیر است، زیرا در قرن حاضر علاوه بر توجه به رشد شناختی و آموزشی و مهارتی، باید به رشد هیجانی افراد توجه كرد و آنها را برای همكاری و مشاركت در تصمیم گیریهای مسئولانه و مقاومت در مقابل فشار گروه همسالان آماده كرد، به گونهای كه نقش سازندهای در اجتماعی كه روز به روز بر دگرگونیهای آن افزوده می شود، به عهده گیرند (علیان،1384). هوش هیجانی در سلامت افراد اثر مهمی دارد و از استرس موجود به هنگام مواجهه با وضعیت های دشوار نظیر بیماری های سخت ،اضطراب و نگرانی می کاهد (رجایی و همکاران ،85) .
تحقیقات انجام شده در دانشکده پزشکی هاروارد با عکس برداری از مغز نشان داد که همراه با تغییرات هوش هیجانی،تغییرات جسمانی در مغز شکل میگیرد. مهارت های هوش هیجانی، توانایی مغز برای مقابله با اضطراب را تقویت میکنند و این باعث میشود که دستگاه دفاعی بدن در مقابل بیماریها مقاومت بیشتری داشته باشد (برادبری و همکاران، 1384). نتایج یک فرا تحلیل، روابط مثبتی بین هو ش هیجانی و متغیرهای سلامت محور (شات [9]و همکاران، 2007) و متغیرهای عملکردی[10] (ون روی[11] و همکاران، 2006) را نشان میدهد. پژوهشها نشان دادهاند که فعالیت بدنی منظم راهی ایمن و مطمئن برای کاهش اختلالات روانی شایع در جامعه از قبیل اضطراب، تنیدگی و افسردگی است. (پور رنجبر، 2006)
علاوه بر نقش تمرین و فعالیت بدنی منظم در سلامت روانی افراد، توجه به متغیرهای روانی تأثیرگذار در سلامت روانی افراد حائز اهمیت است (پور رنجبر، 2006). هوش هیجانی و سلامت روانی و احتمال تأثیر فعالیت بدنی منظم براین متغیر های روانی به عنوان مفاهیم کلیدی در بین محققان ورزشی ظاهر شدهاند و موضوعاتی در حال رشد برای علاقهمندان در روانشناسی ورزش هستند (وسیلیکی[12] و همکاران، 2009). ایمی[13]و همکاران (2010) در پژوهشی نشان دادند كه بین ابعاد محدودیت نقش ناشی از عملكرد بدنی، سلامت عمومی، احساس حیات و سرزندگی، عملكرد اجتماعی، محدودیت نقش ناشی از مشكلات احساسی، سلامت روانی و بعد روانی بین دو گروه ورزشكار و غیرورزشكار تفاوت معنیداری وجود دارد، اما بین ابعاد درد بدنی و عملكرد فیزیكی تفاوت معنی داری گزارش نكردند. سالگوئرو، گارسیا و گارسیا[14] (2010) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند كه بین ابعاد عملكرد فیزیكی، محدودیت نقش ناشی از عملكرد بدنی، سلامت عمومی، احساس حیات و سرزندگی، عملكرد اجتماعی، سلامت روانی، درد بدنی، ابعاد روانی و جسمانی با فعالیت بدنی رابطة معنی داری وجود دارد اما بین محدودیت نقش ناشی از مشكلات احساسی با فعالیت بدنی رابطة معنیداری گزارش نشد. راس، میلسون و ریكل[15] (2009) در تحقیقی گزارش كردند كه تمامی ابعاد كیفیت زندگی به غیر از عملكرد فیزیكی، با فعالیت بدنی و آمادگی جسمانی ارتباط معنی داری دارد. موسوی (1381) در بخشی از تحقیق خود در زمینة بررسی نقش ورزش بر فشار عصبی، سلامت روانی و جسمانی استادان و كارمندان دانشگاه آزاد اسلامی، به این نتیجه رسید كه به طور كلی فشار روانی كاركنان ورزشكار در پاسخ های جسمی، رفتاری شناختی و هیجانی كمتر از كاركنان غیرورزشكار بود. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد كه تمرینات بدنی و ورزش، شیوة مفید و مؤثری در مدیریت فشار روانی و كاهش فشار روانی و سلامت روانی و جسمی است كه باید بیشتر مورد توجه كاركنان و مدیران سازمان ها قرار گیرد. آنونیماس[16] (2005) در تحقیقی به این نتیجه رسید كه دبیران تربیت بدنی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند، اما به علت شغلشان كه از نظر حرفهای دارای تنش و استرس فراوانی است، بیشتر از دیگر مشاغل در تمرین و سلامت روانی در تحقیقی با عنوان معرض تحلیل رفتگی قرار دارند. راس و هایس[17] (2008) در تحقیقی با عنوان (تمرین و سلامت روانی عموم مردم) به این نتیجه رسیدند كه بین تمرین و سلامت روانی همبستگی مثبتی وجود دارد و تمرینات ورزشی با كاهش علائم افسردگی، اضطراب و احساس بیماری در عموم افراد جامعه همراه است.
بررسی ادبیات پیشینه و مبانی نظری بیانگر این است که معلمین تربیت بدنی نقش مهمی در تربیت آینده سازان کشور داشته و سلامت روانی آنها به منظور تاثیر مهم در ایفای نقش و وظیفه افراد مزبور می تواند داشته باشند، و عواملی که می تواند با سلامت روانی آنها ارتباط داشته باید مورد توجه قرار گیرد و نظر به این که هوش هیجانی به عنوان یکی از عوامل نامحسوس در هر سازمانی می تواند با هر عاملی از جمله سلامت روانی ارتباط داشته باشد و این موضوع کمتر در تحقیقات موجود در حوزه ورزش و تربیت بدنی مورد توجه قرار گرفته است، لذا پژوهش حاضر در صدد است به این سئوال پاسخ دهد آیا بین هوش هیجانی و سلامت روانی معلمان تربیت بدنی شهرستان خواف ارتباط وجود دارد؟
[1] Liau A.K
[2]- Mental health
[3] Daniel M
[4] Liau A.K
[5] Nelis, D
[6] Petrides, K.V
[7] Mikolajczak, M
[8] Fasting k
[9] Schutte NS
[10] performance variable
[11] VanRooy DL
[12] Vassiliki C
[13] – Eime
[14] – Salguero, Garcia & Garcia
[15] – Ross, Milson & Rickel
[16] – Anonymous
[17] – Rass & Hayes
[1] EQ
[2] Mayer
[3] Golman
[4] Gladys
[5] Tsaousis
[6] Wang [7] Kovess
[8] Health
[9] Sarafino
[10] Psychological health
فرم در حال بارگذاری ...