کوتاه پژوهش حاضر بهمنظور بررسی کامل موارد مطرح شده و رسیدن به هدف مورد نظر، در روشی توصیفی و تحلیلی با مدد از منابع کتابخانه ایی و تحقیقات میدانی، برای یافتن پاسخ سوالات مطرحشده، روند پژوهش در شش فصل تنظیم گردیدهاست. فصل نخست به کلیات پژوهش و فصل دوم به تاریخچۀ جریان سقاخانه، علل شکلگیری آن، هنرمندان موثردر جریان سقاخانه و نیز ویژگیهای زیباشناسانه این جریان پرداخته شده است. در فصل سوم تعریف نشانه، ارتباط نشانهگرائی با جریان سقاخانه و رویکردهای آن در این جریان، علل گرایش به نشانهگرائی، طبقهبندی نشانهها و بررسی آن ها در مقیاسهای ملی و جهانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم نیز با جزئیات بیشتری به نشانههای بومی در آثار سه هنرمند یاد شده پرداخته و ویژگیهای کمی و کیفی این نشانهها و بیان و کارکرد آن ها را در آثار با بهره گرفتن از روش تحلیلی مطالعه نموده است. اما در فصل پنجم به ارزیابی تمایزات و تشابهات این نشانهها از لحاظ ساختار و کیفیات بصری اختصاص یافته و در نهایت، فصل ششم دربرگیرندة نتایجی است که از مطالعات و بررسیهای تحلیلی، به
دست آمده است. لازم به ذکر است که در هر فصل، برای درک بیشتر مطالب، کروکیهایی خطی جهت تحلیل های زیباشناسانه و مقایسه کارکرد نشانه ها در آثار هنرمند و همچنین روند تطبیقی آنها میان آثار سه هنرمند، طراحی شده است. امید است با مطالعة این پژوهش، هدف اصلی نویسنده که بررسی و تحلیل نشانه های بومی در جریان سقاخانه بالاخص هنرمندان شاخص این جریان، زنده رودی، تناولی و تبریزی بوده است محقق شود.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که نگارنده به منظور گردآوری منابع با مشکلات فراوانی روبرو بوده و برای ارتقاء زمینههای علمی و پژوهشی این رساله تلاشی وافر نموده است. اما به کاستیهای پژوهش نیز که ناشی از کمبود منابع است اقرار دارد.
فصل اول: کلیات پژوهش
- بیان مسئله
هنر نقاشی بهعنوان زبان تصویری یک ملت و یا یک تمدن قادر است پیام و پیغام خود را با بیانی شیوا به جامعۀ مخاطب منتقل کند. در این بین مؤلفههای بسیاری وجود دارند که به انتقال بهتر این مفاهیم کمک میکنند. درواقع آثاری که در لوای هنر نقاشی خلق میشوند با بهره گرفتن از مولفههای گوناگون علاوهبر آنکه در سطح بالاتری از جنبههای زیباشناسانه ارائه میگردند میتوانند در راستای انتقال پیام به جامعۀ مخاطب گامهای بلندتری بردارند. جریان سقاخانه و به بیان بهتر هنر نقاشی سقاخانه نیز این مولفهها را در دل خود جای داده است. در این بین نشانههای مختلف که بسیاری از آن ها از سنت گرفته شده و ریشه در فرهنگ مردم دارد نقش این مولفهها را در آثار نقاشی بازی میکند. نشانههای بومی بهعنوان جزئی از این نشانهها در این نوع نقاشی جایگاه برجستهای داشته است. بنابراین تاثیر این نشانهها در نقاشی سقاخانهای و توجه به مفاهیم آن ها و نیز نگاه ویژه به هنر ایرانی در سالهای اخیر، نیاز به مطالعات بیشتر را در این زمینه میطلبد. به این دلیل و نیز به دلایل دیگر بررسی و کاوش بیشتر در این زمینه ضروری می کند از جمله: نگارنده همواره توجهی ویژه به هنر مدرن ایرانی، ورود نشانههای بومی، ملی، مذهبی و قومی در این هنر و نیز چگونگی تلفیق این نشانهها در هنر ایران داشته است. از سویی دیگر کمتر پژوهندهای به بررسی این مسئله پرداخته است و کمبود منابع و مطالب نیز در این زمینه مشهود است.
در این راستا سعی شده است با مطرحکردن چند پرسش و فرضیه، امکان روشنشدن بخشهای مبهم این مسئله فراهم آید.
فرم در حال بارگذاری ...