امروزه دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت نرم، نقش اساسی در شکلدهی و جهتدهی به سیاست خارجی دارد. این نوع از دیپلماسی عمومی به واسطه ی آن که مخاطب خود را مردم قرار میدهد و شکل دادن به افکار عمومی را مد نظر دارد، اخیرا مورد توجه دولتها قرار گرفته است و دولتها در تلاش هستند با تأثیر و نفوذ بر افکار عمومی نظر آنان را به سیاستها و جهت گیریها و اقدامات خود جلب کنند و از این طریق منافع ملی خود را تأمین کنند. در این راستا، سوال اصلی این گونه طرح شده است که دیپلماسی عمومی چه تاثیری بر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که دیپلماسی عمومی زمینه ساز افزایش قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی شده است. نوع روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی میباشد. همچنین با بهره گرفتن از نظریات دیپلماسی عمومی به تبیین و بسط موضوع خواهیم پرداخت. به طور کلی، اهمیت دیپلماسی عمومی موجب شده است جمهوری اسلامی ایران که دارای ماهیتی فرهنگی، اسلامی و انقلابی است بهره گیری از این ابزار را در دستور کار خود قرار دهد.
کلمات کلیدی:
دیپلماسی، دیپلماسی عمومی، جمهوری اسلامی ایران، قدرت، خاورمیانه، نظام بینالملل
امروزه کشورهای قدرتمند و صاحب نفوذ جهانی، پیش از آنکه اهداف و غایات خود را از طریق دیپلماسی سنتی و رسمی دنبال کنند، در پی آنند تا با بهرهمندی از ابزارهای نرمتر و غیرمستقیمتر به پیگیری مطلوبات خود بپردازند. تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای هدف و بطور کلی توجیه اقدامات دولتها برای افکار عمومی از یکسو و تاسیس، گسترش و فعالسازی NGOها و نهادهای غیردولتی از دیگر سو، همه و همه شکل نوین و نرمتری از دیپلماسی عمومی را شکل میدهند.
اگر دیپلماسی عمومی را ترجمه درخشندگی قدرت ملی و منطقهای کشورمان برای دیگران تصور بدانیم، در ایـن صـورت زبـان دیپلماسی عمومی برای بیان چنین ویژگیها و عناصر قدرت بسیار تعیین کننده خواهد بـود، چـه بسـا قـدرتـی کـه بـه سبـب ناکارآمدی دیپلماتهایش، پیام خود را به خوبی به مخاطب تفهیم نکرده باشد و چه بسا کشورهایی که با وجود آنکه از عناصر واقعی قدرت بهره لازم را نداشته اند با کمک تجربه و لیاقت دیپلماتهای خود، اهداف و امیال خود را به مخاطبان خود تحمیل کرده و یا نقش مؤثری در تأمین منافع
ملی خود برداشتهاند، دیپلماسی عمومی از این منظر، نقش بسیار مهمی برای بیان چهره واقعی قدرت و اقتدار یک کشور دارد. به ویژه آنکه اگر عناصر قدرت حقیقتاً وجود داشته بـاشـد، مبتنی بر عناصر قدرت و ویژگیهای که برشمرده شد، دیپلماسی عمومی فعال یک کشور باید مبتنی بر آموزهها، خصوصیات و نشانههایی باشد.
جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی جهان متاثر از دیپلماسی عمومی فعال خود در مقام یک قدرت منطقهای قرار دارد. شاخصهای سنجش قدرت ملی در کشور ما نیز نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی از ویژگیهای لازم بـرای ظهـور بـه عنوان یک قدرت منطقهای برخوردار است: دانش و فناوری، پهناوری و جمعیت، ثروت ملی، مشروعیت داخلی، نـظام مردمی، موقعیت ژئواستراتژیک و ثبات داخلی، زمینههای لازم را برای ظهور و توسعه نفوذ ایران در سطح منطقه فراهم کرده است.
جمهوری اسلامی ایران هم اکنون در موقعیتی است که با قدرتهای بینالمللی بر سر مسـائـل هستـهای و نیز جغرافیای نفوذ در عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و دیگر کشورهای منطقه با قدرتهای بینالمللی رقابت و چانه زنی میکند و از تـوانـایی ایجاد ائتلاف منطقهای برخوردار است. ایجـاد روابط استـراتـژیـک بـا سـوریـه و عراق، از مهمترین دلایل توانایی جمهوری اسلامی ایران در رهبری و مدیریت مسائل و بحرانهای منطقهای است. چنین قدرتی حتی از ادوات لازم برای حضور در قاره آمریکا، اروپا و آفریقا و ایجاد روابط استراتژیک در دیگر مناطق جهان برخوردار است.
با این حال، در راه تاثیر دیپلماسی عمومی فعال جمهوری اسلامی ایران بر قدرت ملی، مواردی وجود دارد که بر جنبههای مبهم آن افزوده است. عدم استفاده مطلوب از ظرفیتهای نخبگان ابزاری و فکری، نقش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در ایجاد اختلال ظرفیتهای دیپلماتیک کشور، وجود اختلافات در میان مسئولین کشور و … از جمله موارد مبهم در بحث از تاثیر دیپلماسی عمومی بر قدرت ملی کشور است. در واقع عوامل فوق، باعث شده است که کشور نتواند از ظرفیتهای مطلوب دیپلماسی عمومی خود استفاده کند تا قدرت ملی خود را به نحو مطلوبی بالا ببرد. این تحقیق نیز سعی دارد تا به بررسی جنبههای مبهم و مجهول فوق، راه های افزایش نقش دیپلماسی عمومی را بر قدرت ملی کشور مورد بررسی قرار دهد.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، از زمان شکلگیری انقلاب اسلامی تا امروز بر دیپلماسی عمومی به عنوان مهمترین ابزار رسیدن به قدرت ملی تأکید زیادی داشته است. این مسأله باعث شده است تا جمهوری اسلامی ایران امروزه در تحولات مهم منطقهای و همچنین نظام بینالملل نقش مهمی ایفا کند. در بحث داخلی نیز افزایش مشروعیت مردمی و تلاش برای شکوفایی و پیشرفت عرصههای مختلف اقتصادی و فرهنگی از مهمترین راهبردهای دولتمردان کشور بوده است. با این حال، در راه دستیابی به استفاده کامل از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی کشور در عرصههای مختلف موانع و مشکلاتی وجود دارد که باعث شده، قدرت ملی کشور در برخی از ابعاد با مشکل مواجه شود. در این راستا، شناخت مهمترین عرصههای دیپلماسی عمومی کشور و همچنین شناخت موانع و مشکلاتی که دستگاه دیپلماسی عمومی در راه افزایش قدرت ملی با آن روبه رو است، نگارش و تدوین تحقیق حاضر را چند برابر میکند. بدون تردید، دیپلماسی عمومی مهمترین ابزار دستیابی کشورها به قدرت و منافع ملی است.
ایزدی، جهانبخش (1392)، آسیبشناسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران. تهران: نشر ابرار معاصر تهران.
نگاهی به تقسیمات شکلی و تحولات محتوایی مفهوم دیپلماسی عمومی، در کنار معنایابی دیپلماسی عمومی و ایجاد افتراق میان این مفهوم با مفاهیم مشابه، همچون قدرت نرم، دیپلماسی عمومی فرهنگی، روابط عمومی، جنگ روانی و … از بخشهای محوری این پژوهش است. در ادامه به آسیبشناسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده و پیشنهاداتی نیز برای رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آن ارائه شده است.
همواره نفت خام استخراج شده از چاه با ناخالصیهای مختلفی از جمله گل، ذرات جامد، آب، نمک، املاح، مقادیر اندکی از فلزات وانادیوم، نیکل، مس، کادمیوم، سرب، و آرسنیک همراه است. این ناخالصیها میبایست قبل از ورود به پالایشگاه به حداقل میزان ممکن برسند تا از بروز مشکلات جلوگیری شود. در بین ناخالصیها، خطرناکترین آن ها وجود نمک در نفت خام است. ترکیب نمک محلول در نفت خام معمولاً به صورت کلرید سدیم و نمکهای منیزیم و کلسیم میباشد. با گرم نمودن نفت خام، مخلوطی از ترکیبات کلرید، سولفاتها و کربناتهای جامد بر جای میماند و نمکهای حل شده در نفت هیدروژن کلرید آزاد میکنند. وجود حتی مقادیر اندک کلریدریک، خاصیت خورندگی ترکیبات سولفوری را افزایش میدهد.
وجود مقادیر زیاد آب نمک در نفت موجب بروز مشکلات بزرگ و خسارات مالی سنگین و مکرر میشود. زیرا:
آب نمک موجود در نفت خام بر اساس قطر قطرات پراکنده در آن به سه دسته آب آزاد، آب امولسیون شده و آب حل شده تقسیم میشود. قطرات درشت آب که به صورت آزاد در نفت پراکندهاند، در مدت زمانی کمتر از پنج دقیقه در ته ظرف تهنشین میشوند. بخشی از آب نیز به صورت قطرات ریز امولسیون در نفت معلق میماند و هیچگاه خودبهخود تهنشین نمیشود. هر چه قطرات ریزتر باشند جدا کردن آنها از نفت خام مشکلتر است. آب حل شده در نفت نیز تهنشین نمیشود و در عمل تنها راه جداسازی آن، پایین آوردن درجه حرارت است. حلالیت آب در نفت تا حد زیادی تابع درجه حرارت و نوع هیدروکربنهای موجود در نفت خام است.
امولسیون به مخلوطی اطلاق میشود که قطرات یک مایع غیر قابل حل در مایع دیگر، پراکنده شده باشند. امولسیونها در صنایع مهمی از جمله صنایع غذایی، آرایشی، تولید خمیر کاغذ و مقوا، سیالات بیولوژیکی، دارویی، صنعت کشاورزی و مهندسی نفت یافت میشوند [2]. مایعی که به صورت قطرات کوچک پراکنده و ناپیوسته است را فاز پراکنده، و مایعی که آن ها را احاطه کرده را فاز پیوسته نامند.
1-1-1- عوامل موثر در پایداری امولسیونها
امولسیون آب در نفت خام ممکن است در هر یک از مراحل تولید نفت و صنایع فرایندی بهوجود آید؛ و به وسیلهی طیف وسیعی از مواد طبیعی موجود در نفت یا عوامل مختلف، پایدار بماند. پایداری امولسیونها وابسته به عوامل مختلفی است که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد [3].
-1-1-1-اندازه قطرهها
هرچه قطر قطرات فاز پراکنده بزرگتر باشد، امولسیون ناپایدارتر خواهد بود. بنابراین اگر با بهره گرفتن از روشهای فیزیكی و شیمیایی بتوان قطرات امولسیون را به هم متصل کرد، قطرات بزرگتری بوجود میآید که در اثر اختلاف وزن مخصوص آب نمك و نفت تهنشین میشوند.
1-1-1-2- اختلاف دانسیته فاز پیوسته و فاز پراکنده
همانطور که ذکر شد، عامل تهنشین شدن قطرات آب پراکنده در نفت، اختلاف دانسیته بین دو فاز میباشد. اگر اختلاف دانسیته فاز پیوسته و فاز پراکنده کم باشد, امولسیون پایدارتر است و جداسازی فاز پراکنده سختتر صورت میگیرد. وجود نمک در آب موجب افزایش دانسیته امولسیون شده، در نتیجه اختلاف دانسیته بین آب و نفت افزایش مییابد. لذا تهنشین شدن قطرات آب با سرعت بیشتری صورت میگیرد.
1– Corrosion
بحث تجارت و آثاری که برای اقتصاد میزبان به همراه میآورد، همواره یکی از مباحثی است که پژوهشگران و اقتصاددانان آن را مورد توجه قرار دادهاند. کشورها برای بهرهمندی از مزایای تجارت اقدام به برقراری و گسترش روابط تجاری خود با دیگر کشورها می کنند. در سالهای اخیر کشور چین با اعلام سیاست درهای باز اقتصادی و بهرهمندی از پتانسیلهای ویژه خود، توانسته است حلقه روابط تجاری خود را گسترش داده و بسیاری از موازنههای دنیای بینالملل را متأثر سازد. جایگاه ویژهای که هماکنون چین در معادلات جهانی پیدا کرده است، بر مناسبات خارجی کشورمان نیز اثرگذار بوده است و این کشور اکنون به عنوان یکی از شرکای مهم تجاری ایران مطرح شده است. به دنبال پیامدهای گوناگونی که برقراری روابط تجاری با دیگر کشورها به همراه میآورد، هدف این پژوهش آن است تا گوشه ای از آثار روابط تجاری ایران و چین را روشن سازد. بنابراین در این فصل کلیاتی از پژوهش شامل بیان مسأله، سؤال تحقیق، اهداف و فرضیه بیان شده و در ادامه به معرفی روش انجام تحقیق میپردازیم که به وسیله آن تلاش می شود فرضیه عنوان شده مورد بررسی قرار گیرد.
1-2) تعریف مسأله و بیان نکات اصلی تحقیق
مهمترین بینش در اقتصاد بینالملل آن است که تجارت، منافع رفاهی (سود اجتماعی) را با خود به همراه میآورد (جانیاک، 2006). وقتی مبادله وجود ندارد، منحنی امکانات تولید یک کشور در عین حال نشاندهنده حد مصرف آن نیز میباشد. در صورت مبادله هر کشور
قادر است در تولید کالایی که در آن مزیت نسبی دارد، تخصص یابد و بخشی از آن را با کالاهایی که در تولید آن مزیت نسبی ندارد، مبادله کند و نهایتاً از هر دو کالا بیش از وقتی که مبادلهای صورت نمیگرفت، مصرف نماید (سالواتوره، 1368: 39).
تجارت با گسترش بازار، امکان تقسیم نیروی کار و صرفه جوییهای مقیاس و استفاده از منابع بیکار داخلی را فراهم میآورد. تجارت بینالملل وسیلهای برای انتقال ایدههای جدید، تکنولوژی جدید، روش اداره جدید و سایر مهارت ها میباشد. تجارت باعث تشویق و تسهیل جریان بین المللی سرمایه از سوی کشورهای خارجی توسعه یافته به کشورهای درحال توسعه می شود و یک اسلحه کارامد بر علیه انحصار به شمار میرود (شون، 1371: 72).
کشورها میتوانند از طریق صادرات، منابع لازم را برای وارد کردن کالاهای مورد نیاز خود که نمیتوان در داخل تولید کرد یا با کارایی کمتری تولید می شود، بهدست آورند. وارد کردن کالاهای مورد نیاز از دیگر کشورها، با هدف بالا بردن سطح استاندارد زندگی صورت میگیرد. اگر بتوان در داخل کالایی را با کارایی بیشتری نسبت به کالاهای مشابه خارجی تولید کرد، در این صورت از مبادله این کالاها بیشترین سود و منفعت نصیب کشور شده و استاندارد زندگی افزایش مییابد (سالواتوره، 1376: 27).
هابرلر معتقد است تجارت باعث بهره برداری کامل از منابع بیکار داخلی می شود. از طریق تجارت، یک کشور در حال توسعه می تواند از یک نقطه تولیدی غیرکارا در داخل منحنی امکانات تولید و عدم بهره برداری کامل از منابع به علت تقاضای ناکافی داخلی به نقطهای روی منحنی امکانات تولید برسد.
گروهی از اقتصاددانان بر این باورند که آزادسازی تجاری به عملکرد کلان اقتصادی بهتر و رشد اقتصادی سریعتر میانجامد. نهادهای بینالملی همانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نیز بر مبنای همین باور رابطه مثبتی بین آزادسازی تجاری و رشد ترسیم می کنند (گرینوی، مورگان و رایت، 2002). تئوری جدید رشد بیان می کند که تجارت باعث می شود تولیدکنندگان به بازارهای بزرگتر دسترسی پیدا کنند و کالاهای سرمایهای و واسطهای در اختیار تولیدکنندگان در کشورهای درحالتوسعه قرار بگیرد. دسترسی به نهادههای جدید می تواند عامل محرکی برای رشد اقتصادی باشد (گرجی و علیپوریان: 1385). همچنین تجارت بر بازار کار، اشتغال، دستمزد، رفاه، توزیع درآمد، مصرف، و موقعیت کاری نیروی کار کشورها اثرگذار است (دادگر و ندیری، 1384: 18).
و پایه ای برای مطالعه قرص های برافزایشی به شكل امروزی تبدیل شد. اهمیت آزاد شدن انرژی توسط فرایند برافزایش جرم اولین بار توسط زلدوویچ و نوویكوو در سال 1964 و همچنین سالپیتر در همان سال مطرح شد. هایاكاوا و ماتسوكا در سال 1964 میلادی فرایند برافزایش در ستارگان دوتایی را به عنوان منبعی برای پرتو ایكس ستارگان مطرح كردند و شكلووسكی در سال 1967 میلادی Sco X_1 را به صورت برافزایش روی یک ستاره نوترونی تشریح كرد [4،5، 6،7].
در نیمه اول قرن بیستم کاوشهای بسیاری توسط اخترفیزیکدانان در آسمان صورت گرفت كه طی آن تعداد زیادی منابع رادیویی كشف شد كه از این منابع می توان به اخترنماها اشاره كرد. اخترنماها به صورت قابل توجهی درخشان هستند و در تمام طول موج های الكترومغناطیسی، از رادیویی تا پرتو ایكس و گاما تابش كرده و درخشندگی آنها در طول زمان تغییر می كنند. این دو خصوصیت باعث شد تا شرایط ویژه ای برای تشریح و توجیه منبع انرژی در اخترنماها به وجود بیاید. سوالی كه مطرح شد این بود كه منبع انرژی عظیم اخترنماها چیست؟
1-2 برافزایش بوندی
شكل (1-1). نمایی از برافزایش كروی |
یک برافزایش یكنواخـت متقـارن كروی را تحت میدان گرانشـی اطراف یک جرم نقطه ای در نظـر می گیریم. برافزایش كروی روی یک جسم گرانشی اولین بار توسط بوندی در سال 1952 میلادی مورد بررسی قرار گرفت و این نوع برافزایش به برافزایش بوندی مشهور است.
حال یک جریان متقارن كروی را در اطراف جسمی به جرم M در نظر می گیریم. جریان یكنواخت بوده و در جهت شعاعی یک بعدی می باشد. در این تقریب می توان از وشكسانی، میدان مغناطیسی و تابشی صرف نظر كرده و فرایند را بی دررو در نظر گرفت. تحت تقریب نیوتونی برای معادلات پیوستگی و اندازه حركت، به ترتیب خواهیم داشت:
به طوریكه ν سرعت شاره بوده و برای برافزایش، منفی و برای بادها، مثبت است.
با در نظر گرفتن رابطه پلی تروپیك داریم:
در حالیكه γ ,K ثابت هستند.
با انتگرال گیری به معادلات پیوستگی جرم و برنولی می رسیم:
به طوریكه آهنگ برافزایش جرم است و در حال حاضر ثابت بوده و E هم ثابت برنولی می باشد.
در حالت همدما داریم γ=1 و در انتها معادله برنولی به رابطه زیر تبدیل می شود:
1-3 مفهوم قرص های برافزایشی
با بهره گرفتن از تابندگی اندازه گیـری شده و محاسبه طول عمر اخترنـماها، انرژی تابشـی آن ها از مرتبه erg1060 تخمین زده می شود، همچنین می توان اندازه منبع انرژی در اخترنماها را محاسبه كرد كه به نوعی كمتر از cm 1015 می شود. اگر چنانچه فرض كنیم كه منبع این انرژی مانند منبع انرژی ستارگان، منبعث از واكنش همجوشی هسته ای است، با توجه به اینكه بازدهی واكنش هسته ای حدود 7/0 درصد می باشد، برای حصول انرژی تابشی اخترنماها، به جرمی معادل با 108 برابر جرم خورشید احتیاج داریم كه در شعاعی كمتر از cm 1015قرار گرفته باشد، كه اگر چنین جرمی در این شعاع قرار گرفته باشد، آنگاه انرژی گرانشی بیشتر از انرژی هسته ای می شود و می بینیم كه چنانچه انرژی گرانشی غالب باشد، با توجه به رابطه گرانشی E~GM2/R مقدار انرژی بدست آمده برای اخترنماها به راحتی حاصل می شود. در سال 1969 بود كه لیندن بل مفهوم قرص های برافزایشی در اطراف یک سیاهچاله پرجرم را ارائه داد و نشان داد كه منبع عظیم انرژی این اجرام ناشی از تشكیل قرص های برافزایشی در اطراف یک سیاهچاله مركزی می باشد.
برافزایش در حالت كلی شامل سقوط ماده روی یک پتانسیل گرانشی می باشد و عاملی برای استخراج این انرژی گرانشی محسوب می شود [8]. زمانیكه مولكول های گاز حول یک جسم چگال مركزی با پتانسیل گرانشی قدرتمند در مدارهایی دایروی در حال چرخش باشند، می توانند در یک مسیر مارپیچی شكل به سمت جسم مركزی حركت كرده و اصطلاحا فروریزش كنند، كه این امر در صورتی امكان پذیر می باشد كه انرژی مولكول های گاز و تكانه زاویه ای ناشی از حركت در مدار دایروی آن ها بنابر عواملی مانند وشكسانی، تابش و … از آن ها گرفته شود [5،9].
اگر ذره ای به جرم m از بینهایت روی سطح ستاره ای به جرم M و شعاع R* سقوط كند، انرژی آزاد شده برابر خواهد بود با:
كه Rs در آن شعاع شوارتزشیلد است.
برای یک ستاره متراكم مانند ستاره نوترونی با جرم حدود و شعاع حدود ، انرژی آزاد شده كسر قابل توجهی از جرم در حال سكون ذره است، یعنی چیزی حدود 20% ، كه نشان دهنده كارآمدتر بودن برافزایش نسبت به همجوشی هسته ای به عنوان منبع انرژی می باشد.
ستاره ای كه در یک محیط گازی یكنواخت و ساكن قرار دارد، جرم را از اطرافش جمع می كند، كه البته این برافزایش كروی یا همان برافزایش بوندی تنها زمانی اتفاق می افتد كه گاز تكانه زاویه ای قابل چشمپوشی داشته باشد و ساده ترین نوع جریان برافزایشی محسوب می شود.
ذره ای را در یک مسیر دایره ای در اطراف یک ستاره در نظر بگیرید. اگر مدار ذره بتواند از شعاع بزرگتر R به شعاع كوچكتر r≪R برسد، انرژی آزاد شده تقریبا برابر با انرژی بستگی مدار كوچكتر یعنی خواهد شد و برای رسیدن به این مقدار، تقریبا تمام تكانه زاویه ای مدار بزرگتر، یعنی مقدار باید منتقل شود. در نجوم، بیشتر جریان های برافزایشی چرخش سریعی دارند و یكی از مشكلات اصلی این است كه چگونه تكانه زاویه ای منتقل شود، به طوریكه برافزایش همچنان پابرجا بماند. درحالیكه در جریان های اتلافی، انرژی می تواند به گرما تبدیل شود و سپس تابش شود، اما تكانه زاویه ای سخت تر منتقل می شود و یک قرص برافزایشی جریانی است كه انتقال تكانه زاویه ای به سمت بیرون را انجام می دهد.
در حالیكه كل عالم در حال انبساط است، بیشتر موضوعات مورد مطالعه در نجوم، بدلیل رمبش گرانشی شكل گرفته اند. یک ابر كروی گازی یكنواخت و ساكن را در نظر بگیرید كه تحت عامل خود گرانشی رمبش می كند. انتظار می رود كه رمبش كروی و متقارن بوده و آنگاه جسمی شكل می گیرد كه فشار در آن در تقابل با گرانش است. اگر ابر در ابتدا دارای چرخش یكنواخت باشد، آنگاه دینامیک آن تحت تاثیر نیروی جانب مركز قرار گرفته كه در مقابل رمبش در صفحه عمود بر محور چرخش، ایستادگی می كند. حتی اگر در حالت اولیه نیروی جانب مركز ناچیز باشد، پس از رمبش ابر قابل ملاحظه می شود و قرصی با چرخش سریع در اطراف مركز چگال شكل می گیرد كه عمدتا توسط نیروی جانب مركز در مقابل گرانش ایستادگی می كند [10].
و اهداف
امروزه اکثر مردم با مقادیر بسیار زیادی از مواد شیمیایی و سموم مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم در تماس هستند (Devlin, 2002). کبد بعنوان یک عضو مهم علاوه بر اعمال متابولیک و ترشحی، در خنثی کردن سموم نیز نقش دارد. عمل سم زدایی در کبد توسط سیستم سیتوکروم P450 موجود در شبکه اندوپلاسمی انجام می شود. به همین علت سلولهای کبدی بیشتر در خطر این سموم میباشد (Lupp et al., 2001; Singh and Handa, 1995). برخی دارو ها نیز دارای آثار مخربی هستند. این سمیتها به علت مجموعه ای از توالیهای خاص در ویژگی های عروقی، ترشحی و سوخت و سازی مربوط به کبد می باشد. حدود %75 خون کبدی مستقیمأ از گردش خون گوارش و طحال، توسط ورید پورت وارد کبد می شود. خون پورت، دارو ها و مواد سمی جذب شده را مستقیماً پس از جذب از دستگاه گوارش، به شکل تغلیظ شده به کبد میآورد (Hartmut, 2002).
آهن فراوانترین ماده معدنی بدن میباشد و یک عنصر مهم در سیستمهای زیستی محسوب می شود اما مقادیر زیاد آهن منجر به سمیت در سلولها می شود. بیش از %25 آهن در بدن به فرم فریک(Fe3+) میباشد که در هموسیدرین، فریتین و ترانسفرین در کبد، طحال و مغزاستخوان میباشد. از دلایل ایجاد مسمومیت آهن داروهایی مثل مولتی ویتامینهای محتوی آهن هستند. بسیاری از ترکیبات محتوی آهن بصورت نمک هستند مانند فریک هیدروکسید و فروس سولفات. در دوزهای بالای مصرف آهن، وقتی پروتئینهای متصل شونده به آهن اشباع شدند، یون آهن آزاد وارد گردش خون عمومی شده، وارد سلولهای کبد، قلب و مغز می شود و در سطح سلولی منجر به پراکسیداسیون لیپید و آسیب غشای میتوکندری، میکروزوم و دیگر اندامک ها میگردد. کبد جایگاه اصلی ذخیره آهن در بدن است و این
آهن اضافی را در سلولهای کوپفر و هپاتوسیتها ذخیره می کند که منجر به مرگ برنامه ریزی شده در سلول میگردد (Albretsen et al., 2006). آهن منجر به تسریع آسیب اکسیداتیو می شود که احتمالاً مسئول ایجاد فیبروژنز کبدی و تولید سرطان است. مکانیسمی که طی آن آهن اثر سمی خود را اعمال می کند شامل افزایش تولید رادیکالهای آزاد و پراکسیداسیون لیپید در غشای اندامکها می باشد. گزارش شده است که اشکال مختلف آهن منجر به پراکسیداسیون لیپید در سلولهای کبدی شده و می تواند تولید گونه های واکنشگر اکسیژن را تسریع نمایند. آهن معدنی از طریق واکنش فنتون[1] منجر به تولید گونه های واکنش گر اکسیژن (ROS[2]) و مرگ سلول اندوتلیال میگردد (Allameh et al., 2008). طبق مطالعاتی که در سالهای اخیر انجام شده مشاهده گردیده است که ROS ، در ایجاد التهاب در انواع آسیبهای کبدی مؤثر است (Hartmut, 2011). همچنین مطالعات نشان داده اند که فروس سولفات در دوزهای بالا باعث سمیت کبدی میگردد که با افزایش میزان آنزیم های ALT[3]،AST[4] ، ALP[5] و ACP[6] (اسید فسفاتاز) و نیز افزایش میزان بیلیروبین همراه است در حالیکه سطح پروتئینهای سرم کاهش پیدا می کند. همچنین، مطالعات هیستولوژیک کبد، نکروز، تغییرات چربی و التهاب پورت را نشان داده اند (Pawar et al., 2012; Selvi, 2012).
برای حفاظت از سلول های کبدی از داروهای شیمیایی مختلفی استفاده می شود که به نوبه خود عملکرد کبد را تحت تأثیر قرار می دهند ولی استفاده از ترکیبات آنتی اکسیدان و نیز گیاهان حاوی ترکیبات فنلی همچون زنجبیل، مفید بوده و بدون اثرات جانبی تأثیر حفاظتی ایفا مینماید (Vinson and Dabbagh,1998). زنجبیل، یک گیاه دارویی است که از ساقه زیر زمینی (ریزوم) آن از دوران باستان به طور گسترده در چین، هند و یونان، جهت درمان نفخ معده، زخم معده، بهبود گردش خون، جنون، گلو درد، کاهش قند خون در دیابت، درمان دردهای رماتیسمی و نیز بعنوان داروی ضد تومور استفاده میشده است (Badreldin et al., 2008; Sanwal et al., 2010). خاصیت آنتی اکسیدانی زنجبیل به دلیل وجود ترکیبات پلی فنول، ویتامین c، بتا- کاروتن، فلاوونوئید ها و تانن ها میباشد (Adel and Prakash, 2010). ریشه این گیاه حاوی ترکیبات پلی فنول فراوانی نظیر جینجرول و شوگائول است که دارای فعالیت آنتی اکسیدانی قوی میباشند (Motawi et al., 2011). با توجه به مطالعات قبلی مشخص شده که زنجبیل دارای اثر ضد التهابی و آنتی اکسیدانی می باشد و همچنین نقش حفاظت کبدی دارد. از آنجا که تاکنون گزارشی مبنی بر بررسی تأثیر عصاره هیدرو الکلی زنجبیل بر روی اختلالات کارکردی و بافتی کبدی ناشی از فروس سولفات منتشر نشده است، در این تحقیق، این موضوع مورد مطالعه قرار میگیرد.