هنر قرن بیستم، هنری است که گستردگی کنونی اش را مدیون هنرمندانی ساختار شکن و با جسارت و همچنین پیشرفت لحظه ای تکنولوژی در زمینه های مختلف است. تکنولوژی ای که پیشرفت خود را بی دریغ در کفه ی اخلاص قرار داده و هنرمندان قشری هستند که یکی از بیشترین بهره ها را از این مقوله برده اند. چگونگی ورود این رسانه ها به دنیای هنر و برخورد های آغازین هنرمندان با این رسانه ها به مثابه ابزار بیان هنری، یکی از مقاطع پر فراز و نشیب و همچنین متنوع تاریخ هنر معاصر است.
2-1 تاریخچه ی آغاز به کارگیری رسانه های نوین به مثابه ابزار بیان هنری
رسانه های نوین مشخصه ی تمام نمای هنر قرن بیستم، در چگونگی تحولات در تغیر زبان بیان و ابزار بیان است. هنر قرن بیستم تمایز خود را در ابداع هنرمندان در استفاده از ابزار های متفاوت بدست آورد.
ابتدا هنرمندانی چون ژرژ براک[6] و پیکاسو در اوایل قرن بیستم با بهره گرفتن از اشیای آماده بر روی بوم، آثار خلق شده بر روی بوم را فرا تر از نقاشی دو بعدی با رنگ و مدیوم ها ی متداول گسترش داداند. همین امرباعث تحولات و راه گشای دید نوینی در برخورد با اثر هنری با
ابزار های جدید و غیر معمول که تا آن زمان تجربه شده بود، شد. در این اثنا سبک های انتزاعی، سوررئالیسم، مفهوم گرایی و… بوجود آمد که همگی به نوعی نقاشی به شکل سنتی را دچار دگرگونی می کرد.
در این زمان تغیر بیان، هنرمند را به سمت تغیر ابزار بیان نیز سوق داد و هنرمند دیگر در صدد بازنمایی طبیعت و عین گرایی ( به هر شکل و سبکی ) نبود واین گونه بود که هنرمند تعریف و بیان شخصی خود را در خلق آثارش مد نظر قرار داد. هنرمند به دنبال مدیوم ها و وسایلی برای خلق اثرش بود که زندگی او را بیشتر می نمایاند. هنرمند در تلاش برای بازنمایی واقعیت زندگی اش در همان زمان بود و در راه رسیدن به این هدف اشیای حاضر آماده[7]، تیکه هایی از ابزارهای روزمره و در کل اشیا و موادی که انسان در طول زندگی اش، حتی در طول یک شبانه روز از زندگی اش با آنها سر و کار داشت، بیشترین بار معنایی را برای هنرمند به ارمغان می آورد و نزدیکترین جلوه از تصویری که هنرمند قصد بیانش را داشت به او عرضه می داشت.
رفته رفته گسترش و پیشرفت فناوری و تکنولوژی، این دستاوردها را نیز به گوشه ای از روزمره ی انسان ها تبدیل کرد و تکنولوژی، بهترین و آشنا ترین و آسان ترین و در دسترس ترین راه برای ارائه ی بیان شخصی هنرمند شد. چرا که همانطور که علم و تکنولوژی حاصل از آن ارتقا میافت، خلاء ایجاد شده در ارتباطات انسان ها نیز از او پیشی می گرفت و در نتیجه تکنولوژی و دستاورد هایش مونس و یار بی دریغ انسان ها می شد. عکس، فیلم، روزنامه، تابلو های تبلیغاتی الکترونیکی و … اشیایی بودند که راه ارتباط با مخاطب را به بهترین نحو در ذات خود داشتند و سهم بزرگی را در زندگی انسان این عصر به خود اختصاص داه بودند.
هنرمند که به عنوان یک شهروند نیز دستخوش این پیشرفت ها بود و نیز به خوبی تاثیرات و جایگاه تکنولوژی را در زندگی اش درک می کرد، ابزار جدیدی را در دست خود می دید. در واقع گستردگی دید هنرمند از تحول صورت گرفته در انتقال از عینیت به سمت بیان شخصی هنرمند، دست او را در انتخاب ابزارش چنان باز می کرد، که هنرمند می توانست دنیایی از رسانه ها را به عنوان ابزارش برگزیند و از این رو ابزار هایی که در دست هنرمند قرار گرفت، ابزار هایی آشنا، روزمره و آمیخته با روح زمان هم خودش و هم مخاطبش بود و هنرمند هر وسیله ای را از منظر خود بکار می گرفت و به بیان دیگر، پیشرفت تکنولوژی و فناوری روز دنیا، پیشرفت ابزار بیان هنرمند تلقی می شد.
فرم در حال بارگذاری ...