مدلهای مفصل شرطی ابزار انعطافپذیری برای مدلبندی ساختارهای وابسته پیچیده هستند. در این پایان نامه ، استنباط بیزی برای مدل مفصل شرطی متناظر با مدل رگرسیون با برآمد دومتغیره پیوسته و آمیخته، ارائه می شود. وابستگی بین پارامتر مفصل و متغیرهای کمکی با بهره گرفتن از اسپلاینهای مکعبی، مدلبندی شده و استنباط بیزی، با بهره گرفتن از نمونه گیری مونت کارلوی زنجیر مارکوفی سازوار انجام می شود. این استنباط در مورد داده های هزینه و درآمد خانوارهای ایرانی، با برآمدهای هزینه و وضعیت مسکن و متغیر کمکی درآمد مورد بررسی قرار میگیرد. با بهره گرفتن از معیار اطلاع انحراف تقریب مناسبی برای تابع مفصل و تابع کالبیدن به دست میآید.
پیشگفتار
اساس تحلیل آماری مدرن، مدلبندی و پیدا کردن وابستگی بین متغیرهای تصادفی است. مفصلها ابزار انعطافپذیری ارائه می دهند که با به کارگیری قضیه اسکلار بر پایه مدلبندی جداگانه توزیعهای کناری و ساختار وابسته توأم، استفاده از توزیعهای چندمتغیره کنار گذاشته میشوند. مدلهای مفصل برای بیان وابستگی میان متغیرهای تصادفی پیوسته به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند. در این پایان نامه مدلهای مفصل وقتی برخی از توزیعهای کناری گسسته هستند مورد بررسی قرار میگیرند و استفاده از مدل مفصل شرطی مدلبندی رگرسیونی دومتغیره، فراهم می شود. به طور کلی در این نوع مدلبندی رگرسیونی معلوم نیست که پارامتر تابع مفصل چگونه با متغیر کمکی تغییر می کند، بنابراین لازم است از تابع کالبیدن برای تشخیص رابطه بین پارامتر تابع مفصل و متغیرهای کمکی استفاده شود.
رهیافت بیزی استفاده شده در این پایان نامه ، نتایج زیر را دنبال دارد:
مدلبندی شکل تابع کالبیدن به آسانی ممکن نیست و بهتر است از یک مدل انعطافپذیر برای رسیدن به ساختار مطلوب استفاده شود. در این پایان نامه از یک مدل اسپلاین مکعبی بیزی استفاده شده است و برای برآورد ضرایب، نمونه گیری از توزیع پسین با اجرا نمودن فرایند مونت کارلوی زنجیر مارکوفی سازگار صورت گرفته است.
در فصل اول به بیان تعاریف و مفاهیم مورد نیاز پرداخته شده است
در فصل دوم، موضوع انتخاب متغیرها (برگرفته از جیمز و همکاران، 2010) و موضوع روش رگرسیون بر پایه تابع مفصل (برگرفته از نیکولای کلو و دلهی پایوا، 2009) شرح داده شده است.
در فصل سوم استنباط بیزی مدل مفصل شرطی برای برآمدهای گسسته و پیوسته شرح داده شده است. (آویده ثابتی، 2013)
در فصل چهارم استنباط بیزی مدل مفصل شرطی برای برآمدهای گسسته و پیوسته در مورد تحلیل داده های هزینه و درآمد خانوارهای ایرانی و مدلبندی رگرسیونی متغیرهای هزینه و وضعیت مسکن با درآمد انجام شده است.
در این بخش مفاهیم و تعاریفی مانند -کندال، دقت برآوردگر، برآوردگرهای هستهای و تابع مولد برای تابع مفصل که در این پژوهش به کار برده شده اند، توضیح داده شده است. قبل از ارائه این تعاریف لازم است مفهوم کلی از تابع مفصل بیان شود، سادهترین تعریف برای مفصل عبارت است از: توزیع چندمتغیرهای که توزیعهای کناری آن به طور یکنواخت روی توزیع شده اند.
در این پایان نامه ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه مرتبط با مجموعههای فازی و توسیعهای آنه یعنی مجموعههای فازی مردد، مجموعههای فازی مردد بازهای مقدار و مجموعههای فازی مردد دوگان بیان کردیم. سپس اندازه های شباهت را برای مجموعههای فازی مردد، مجموعههای فازی مردد بازهای مقدار و مجموعههای فازی مردد دوگان ارائه نمودیم. اندازه شباهت نسبی را برای مجموعههای فوق بیان کردیم که مبتنی بر اندازه فاصله مجموعههای فوق نسبت به ایدآل مثبت و همچنین ایدآل منفی مجموعههای خود میباشد. در نهایت با بهره گرفتن از اندازه های شباهت پیشنهادی، الگوریتمی برای حل مساله تصمیم گیری چند معیاری با داده هایی به صورت مجموعهی فازی مردد مد نظر معرفی کرد
Abstract
In this thesis, we first review of some preliminaries related to fuzzy sets and their extensions called hesitant fuzzy sets, interval_valued hesitant fuzzy sets and dual hesitant fuzzy sets. We then study deeply a family of similarity measures for hesitant fuzzy sets, interval_valued hesitant fuzzy sets and dual hesitant fuzzy sets together with their properties. Finally, on the basis of discussed similarity measures, an algorithm is given for solving Multiple attribute decision making problems with hesitant fuzzy set data.
پیشگفتار
هر نوع واقعیت را نمیتوان به طور کامل درست یا نادرست دانست. حقیقت، چیزی بین درستی کامل و نادرستی کامل است یعنی چیزی بین صفر و یک که مفهومی چند ارزشی و یا خاکستری دارد. حال، فازی[1]بودن چیزی بین سیاه و سفید، یعنی خاکستری است. کاسکو[2][35] معتقد است که منطق فازی در برابر منطق دودویی یا ارسطویی که همه چیز را فقط به دو شکل سیاه و سفید، بلی و خیر، صفر و یک میبیند، قرار دارد.مقادیر گزاره در این منطق در بازه بین صفر و یک قرار داشته و با پرهیز از مطلقگویی (فقط صفر یا یک) از مقدار تعلق عضوی به یک مجموعه بحث میکند. مثلا یک فرد 40 ساله، 15درصد به مجموعه جوان، 70 درصد به مجموعه میانسالان و 25 درصد به مجموعه پیران تعلق دارد یعنی این منطق به عنوان مثال، فرد موردنظر را به طور مطلق میانسال نمیداند.
منطق فازی در سال 1965 برای اولین بار در مقالهای به همین نام، توسط پروفسور زاده[3] ارائه شد و در حال حاضر کاربردهای فراوانی دارد. این منطق برای سنجش مسائل و الگوهای کیفی، کاربرد فراوان دارد و پاسخگوی مسائل زیادی در بیشتر شاخههای علمی است. به وسیله منطق فازی میتوان سیستمهای پیچیده را که مدلسازی آنها با بهره گرفتن از ریاضیات و روشهای مدلسازی کلاسیک، غیرممکن بوده و یا بسیار مشکل است، به آسانی و با انعطاف بسیار بیشتر مدلسازی کرد.
از آن زمان که انسان اندیشیدن را آغاز کرد، همواره کلمات و عباراتی را بر زبان جاری ساخته که مرزهایی روشن نداشتهاند. کلماتی نظیر: خوب، بد، جوان، پیر، قوی، ضعیف، گرم، سرد، باهوش، زیبا و قیودی نظیر: معمولا، غالبا، تقریبا و به ندرت. روشن است که نمیتوان برای این کلمات مرزی مشخص یافت.
این باور به سیاه و سفیدها، صفر و یکها به نظام دو ارزشی گذشته بازمیگردد و حداقل به یونان قدیم و ارسطو میرسد. البته قبل از ارسطو نوعی ذهنیت فلسفی وجود داشت که به ایمان دودویی با شک و تردید مینگریست.
منطق ارسطو، اساس منطق ریاضیات کلاسیک را تشکیل میدهد. براساس اصول و مبانی این منطق، همه چیز تنها مشمول یک قاعده ثابت میشود که براساس آن هر چیز درست یا نادرست است. منطق ارسطویی دقت را فدای سهولت میکند. نتایج منطق ارسطویی که به صورت دوارزشی، درست یا نادرست، سیاه یا سفید و صفر یا یک است، مطالب ریاضی و پردازش رایانهای را میتواند ساده کند. منطق فازی، جهانبینی جدیدی است که با نیازهای دنیای پیچیده کنونی بسیار سازگارتر از منطق ارسطویی است. منطق فازی، جهان را آنطور که هست به تصویر میکشد. دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، دنیای ابهامات و عدم قطعیت میباشد، مغز انسان عادت کرده است که در چنین محیطی، با بهره گرفتن از دادههای ناصحیح و کیفی به یادگیری و نتیجهگیری بپردازد در صورتی که منطق ارسطویی، لازمه آن دادههای دقیق و کمی میباشد که این موضوع قابل تامل است.
واژه فازی در فرهنگ لغت آکسفورد، به معنای مبهم، گنگ، نادقیق، گیج، مغشوش، درهم و نامشخص آمده است. معانی دیگری مثل کرکی، درهم و برهم، پرزدار، تیره و نامعلوم نیز از جمله معانی دیگر واژه فازی است. در مجموع، واژه فازی به مفاهیم فاقد مرز دقیق اشاره دارد.
فازی بودن به معنای چندارزشی بودن است و در مقابل منطق دو ارزشی که در آن برای هر سوال و یا مفهومی تنها دو پاسخ و یا دو حالت (درست یا نادرست ،سیاه یا سفید) میتواند وجود داشته باشد، قرار میگیرد. در واقع منطق ارسطویی را میتوان حالت خاصی از تفکر فازی به حساب آورد . منطق فازی معتقد است که ابهام در ماهیت علم وجود دارد. برخلاف دیگران که معتقدند که باید تقریبها را دقیقتر کرد تا بهرهوری افزایش یابد، زاده معتقد است که باید به دنبال ساختن مدلهایی بود که ابهام را به عنوان بخشی از سیستم مدل کند.
این نظریه، قادر است بسیاری از مفاهیم، متغیرها و سیستمهایی را که مبهم هستند (همانطور که در عالم واقع نیز اکثراً چنین است) صورتبندی ریاضی کرده و زمینه را برای استدلال، کنترل و تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان فراهم آورد. در سیستمهای دارای عدم قطعیت زیاد و پیچیدگیهای بالا، منطق فازی روشی مناسب برای مدلسازی به شمار میرود.
در سیستم فازی، عدم قطعیت پدیدهها دو نوع هستند:
2.عدم قطعیت مربوط به عدم صراحت و عدم شفافیت مربوط به پدیده یا ویژگی خاص.
یعنی، پدیده ممکن است ذاتا غیر صریح و وابسته به قضاوت افراد باشد مثلا ارزش رضایتمندی ایدهال در یک شغل، ممکن است برای کارمندی 80 از 100 و برای دیگری 95 از 100 باشد.
برخی از ویژگیهای متمایز منطق فازی عبارتند از: در منطق فازی، استدلالهای دقیق به عنوان موارد مرزی استدلالهای تقریبی تلقی میشوند؛ در منطق فازی هر چیزی درجه پذیر است؛ هر سیستم منطقی میتواند فازی شود؛ در منطق فازی، دانش به عنوان مجموعهای از محدودیتهای تغییرپذیر تعبیر میگردد.
این نظریه از بدو تولد تا کنون کاربردهای بیشماری به خود دیده است. در سال 1974، ممدانی[4] در دانشگاه لندن، برای نخستین بار از منطق فازی برای کنترل یک موتور بخار ساده استفاده کرد. اولین کاربرد صنعتی منطق فازی در سال 1980 توسط اسمیت[5] ، برای کنترل کوره سیمان استفاده شد. در دهه 1980 موسسه فوجی الکتریک از منطق فازی در کنترل فرایند تصفیه آب بهره برد. بعد از آن، شرکت هیتاچی یک سیستم کنترل خودکار قطار را بر مبنای منطق فازی توسعه داد. گفتنی است که در اوایل دهه 1990 موسسات ژاپنی در زمینه کاربرد منطق فازی پیشتاز بودهاند.
فازی در کارخانههای بزرگ نظیر ذوب آهن، صنایع خودروسازی، شیشهسازی، تصفیه آب، واحدهای تولید انرژی و در واحدهای تولیدی کوچک نظیر کارخانههای ساخت ماشین لباسشویی و وسائل الکترونیکی کاربردهای گوناگونی پیدا کرده است. کاربرد منطق فازی در صنایع خودروسازی مربوط به تنظیم و کنترل ترمزهای ضد قفل، سیستم ترمز ضدلغزش و گیربکس اتوماتیک برای خودروها، تشخیص عیب در فرایند تولید، محاوره بین ماشین و انسان، کنترل کیفیت و غیره بوده است.
این پایان نامه مشتمل بر چهار فصل است. فصل اول شامل برخی تعاریف و مفاهیم اولیه می باشد. در فصل دوم اندازه های شباهت برای مجموعه های فازی مردد را بررسی می کنیم. در فصل سوم اندازه های شباهت برای مجموعههای فازی مردد بازهای مقدار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و فصل چهارم در بر گیرنده اندازه های شباهت برای مجموعههای فازی مردد دوگان میباشد.
سنایی در دوره اول فعالیتهای ادبی خویش شاعری مداح بود، روش شاعران غزنوی، به خصوص عنصری و فرخی را تقلید میکرد. در دوره دوم، که دوره تغییر حال و تکامل معنوی او بود، به معارف و حقایق عرفانی و حکمی و اندیشههای دینی پرداخت.در واقع سنایی اولین شاعر ایرانی پس از اسلام به شمار میرود که حقایق عرفانی و معانی تصوّف را در قالب شعر ارائه کرده است.
“سنایی” در عصر خودش یک شاعر نوگرا بود؛ بیشتر محقّقان او را مبدع و پایه گذار شعر عرفانی میدانند. سبکی که او آغاز کرد، با عطار نیشابوری تداوم یافت و در شعر جلال الدین محمد بلخی به اوج خود رسید. شعر عرفانی و قالبهای مضامینی که سنایی آن ها را به کار گرفته، تنها نوآوری این شاعر بزرگ در ادب پارسی نیست. او در همه انواع شعر کلاسیک قبل از خودش نو آوری می کند و حال و هوای تازهای به آن ها می افزاید.
«سنایی، بیش از هرچیز به عنوان یکی از پیروان مسلک عرفان عابدانه معرفی شده است. هرچند این درونمایه شعری، تنها گرایش فکری- عقیدتی او نیست، اما این قدر مسلّم است که بخشی انبوه از شعر و محدودهای فراخ از اندیشه او را همین موضوع به خود اختصاص داده است.
در واقع مثنوی گرانمایه (حدیقه الحقیقه و طریقه الشریعه) تا حدّ زیادی برخاسته از همین گرایش فکری- عقیدتی او به شمار می آید. افزون بر این مثنوی، قصاید فراوانی در دیوان اشعار وی یافت می شود که درونمایه آن ها هم همین موضوع است.» (نقل به مضمون از زرقانی،1378: 10)
آنچه در لابه لای حقایق و تاریخ زندگی این شیخ عالیقدر، ذهن هر ایرانی را به خود مشغول می سازد، این است که چرا ابعاد فکری و روحی این حکیم فرزانه آنگونه که شایسته مقام و منزلت اوست، توجه نشده است؟ متأسفانه تاکنون مجموعه ای که به صورت موضوعی، مفاهیم گوناگون آثار منظوم سنایی را به کار برده و بحث و تفسیر کرده باشد؛ منتشر نگردیده است. به ناچار محقّق و هر فردی که به دنبال
اشعاری در زمینۀ موضوعی خاص از جمله آتش و سایر مفاهیم جزئی تر باشد، باید کل آثار را از نظر بگذراند، تا بتواند مفاهیم مورد نظر خود را از قسمت های مختلف آن استخراج نماید و غالباً کمبود وقت، فرصت انجام چنین کاری را از افراد سلب مینماید؛ بنابراین، با توجه به اینکه تفسیر و تحلیل هر کدام از مفاهیم مطرح شده در آثار او، با توجه به معانی و تعبیرات مختلف، مجموعۀ مستقلی را می طلبد.
در این تحقیق سعی شده است، جهت سهولت کار محقّقان، مفاهیم خاص آتش استخراج و مورد دستهبندی و تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. پژوهشگر در این تحقیق در صدد است که بررسی کند، شاعر از واژۀ آتش برای بیان چه مفاهیمی بهره برده و کاربرد آتش در شعر او، در چه مصداق هایی به کار رفته و کدام یک از این مصداقها، بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است و اینکه آتش در شعر سنایی، دارای کدام یک از جنبههای مثبت و منفی است.
-1: بیان مسأله
آتش، یکی از کلماتی است که در ادبیات فارسی مفاهیم گوناگونی را به خود گرفته است؛ آتش در متون عرفانی و سرودههای شاعران، در صورتهای رمزی و تمثیلی به کار رفته است. سنایی یکی از شاعرانی است که آتش را مورد توجه قرار داده و از دو جنبۀ مثبت و منفی به آن پرداخته است. در جنبه های مثبتِ آتش، مفاهیمی همچون: آتش ابراهیم، آتش موسی، آتش عشق و در جنبۀ منفی مفاهیمی همچون: آتش خشم، آتش شهوت و آتش نفس بیان گردیده است. آتش در شعر سنایی در قالب های تلمیح، تمثیل، استعاره، تشبیه، مجاز و غیره آمده است. در پژوهش حاضر، آتش در آثار منظوم سنایی مورد بررسی قرار می گیرد؛ برای این منظور ابتدا دیوان و حدیقه الحقیقه مورد بررسی وقع می شود و پس از استخراج اطلاعات مورد نیاز و طبقه بندی آنها، تجزیه و تحلیل آن ها صورت می گیرد.
1-2: اهمیت تحقیق
آثار شاعران و نویسندگان، به منزلۀ هوّیت هر جامعه تلقّی می شود و باید همۀ جنبه های آن، مورد بررسی قرار بگیرد. سنایی غزنوی از شاعران و عارفان بزرگ ادب پارسی است که آتش یکی از مضامین مطرح شده در اشعار اوست و باید به نمودهای آن توجّه خاص نشان داده شود. بررسی آتش از دیدگاه سنایی، خواننده را درک بهتر و بیشتر مضامین شعریِ سنایی یاری می رساند. همچنین با توجه به اینکه چنین موضوعی تاکنون در شعر سنایی، مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته است، تحقیق در این زمینه گامی ضروری و مؤثّر محسوب می شود.
:
انسان موجودی اجتماعی است و برای برآوردن نیازهایش با همنوعان خویش ارتباط برقرار می کند. این نیاز موجب تشکیل جامعه می شود و ساختارهای مختلف افتصادی،فرهنگی و سیاسی را ایجاد،گسترش و پیچیدگی روابط انسانها را به دنبال دارد و در این میان نقش رسانه ها جهت آسان نمودن این ارتباط بسیار اهمیت دارد به طوری که وجود رسانه های گروهی و جمعی را در صحنه مناسبات اجتماعی انسان ها امری اجتناب ناپذیر نموده است.بسیاری از دانش پژوهان،متفکران و مصلحان اجتماعی عصر حاضر را با نام های متفاوتی چون«عصر تکنیک»،«عصر ارتباطات»،«دهکده جهانی»،«رهبری از راه دور» نامیده اند. البته رهبری از راه دور نه تنها در مورد ماهواره و فضاپیما صادق است بلکه هدایت از مسافت دور به وسیله رسانه های گروهی در مورد انسان نیز صدق می کند. زیرا تا قرن بیستم رهبری و ارشاد انسان رویارو و براساس ارتباط چهره به چهره بود در صورتی که در عصر حاضر ارتباط یک طرفه و از راه دور صورت می گیرد به طوری که بین شنوده و گوینده یا بهتر گوییم بین موثر و متاثر به طور نسبی فاصله زیادی وجود دارد برخی معتقدند که رسانه های گروهی دارای چنین قدرتی هستند که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است.
لازرسفلد[1] و مرتن2 در تشریح این عقاید متفکران می نویسند”وسایل ارتباط جمعی ابزاری بس نیرومندند که می توان از آن در راه خیر،شر با تاثیری شگرف سود برد و چنانچه کنترل مطلوب وجود نداشته باشد امکان استفاده از این وسایل در راه شر بیشتر از خیر است.(هدایت ا…،1372،203)
امروزه در میان رسانه ها اثرات منفی مطبوعات به شدت رسانه های دیگر چون تلویزیون،ویدئو وماهواره نیست.اما نباید از اثرات مخرب آن غافل شد.داستانهای مربوط به خونریزی،آدم کشی،انتقام،شرارت،شقاوت از عهد باستان تاکنون در بسیاری از جوامع بشری رایج بوده و گاهی به صورت حماسه های ملی و مردمی سینه به سینه گشته به دست نسل معاصر رسیده است.از داستانهای خشم ژوپیتر گرفته تا داستانهای قوم یهود ورستم دستان به صورتهای گوناگونی،پرخاشگری،مبارزه جویی،دفاع از حرم و حریم منعکس شده است ولی هرگز در تاریخ از برکت صنعت چاپ و تصویر داستانهای خونریزی و شقاوت تا به این حد همه جا گیر نبوده است.(شیخاوندی،402،1384)
در عصر حاضر همه روزه اخبار مربوط به جرم و جنایت و جنگ، در مطبوعات اغلب کشورها از آن جمله ایران منعکس می شود و برخی اوقات خبر آن از مرزها گذشته و جنبه جهانی پیدا می کند. تنظیم کنندگان صفحات روزنامه هاو مجلات عامیانه می کوشند تا حادترین و خشن ترین جنایتها را با طول و تفسیر منتشر سازند وبه همین خاطر اثرات منفی انعکاس اینگونه اخبار از دیر باز دغدغه خاطر بسیاری از دانشمندان را موجب شده و هر کس بر حسب عقیده و مطالعات خود نظراتی را ابراز داشته و از آن به صورتی بحث نموده است. این پژوهش به بررسی و ارزیابی جنبه های مثبت و منفی انعکاس این اخبار از دیدگاه های مختلف پرداخته و با روش پیمایشی در پی آن می باشد که اثر مطبوعات را با توجه به جنبه ذکر شده بر رفتارهای بزهکارانه و نابهنجار مورد بررسی قرار دهد.
بیان مسأله:
بررسی ها نشان می دهد که صفحات حوادث، یکی از پرخواننده ترین صفحات روزنامه هاست.موفقیت بسیاری از روزنامه های سراسری،هفته نامه ها و مجلات،به دلیل توجه خاص به انعکاس اخبار حوادث و پاسخگویی به این نیاز مخاطبان بوده است.مطالعات انجام شده حاکی از آن است که اخبار جنایی حداقل 4 درصد و حداکثر 28 درصد و به طور متوسط7 درصد از مطالب روزنامه ها را تشکیل می دهد. این نسبت در مورد رسانه های دیداری و شنیداری درصد متفاوتی بین 10 تا 13 را براساس دروه های زمانی و محیط های جغرافیایی مختلف به خود اختصاص داده است(فرجیها،1385،58)
هنگامی که مجرم یا جنایتکار مرتکب جنایتی می شود که منطبق با روش های ارائه شده رسانه های جمعی است، به طور طبیعی این سوال در مغز زنده می شود که آیا رسانه ها مشوق این امر بودند؟ در رسانه و به خصوص در بین مخاطبان صفحه حوادث مطبوعات چرا مطالعه و پیگیری اخبار جنایی از جاذبه زیادی برخوردار است؟ کدام گروه از خوانندگان مطبوعات،علاقه و گرایش،بیشتری به مطالعه دارند؟
خوانندگان اخبار حوادث چه نوع موضوعاتی را بیشتر مطالعه می کنند؟در مطالعه اخبار جنایی بیشتر به چه جنبه های از جرم(انگیزه ها،چگونگی انجام،نتایج عواقب)توجه دارند؟ مطالعه اخبار جرایم چه احساسی را در خوانندگان بر می انگیزد؟ این ها پرسش های است که درباره آن ها اطلاعات زیادی موجود نیست و شاید تاکنون در جامعه ما بررسی و پژوهش ویژه ای پیرامون آن صورت نگرفته است.آنچه بدیهی می نماید علاقه و گرایش زیاد در بین روزنامه خوانها به مطالعه اخبار جرایم است.
رسانه با انعکاس اخبار مربوط به پدیده های جنایی نگرش خاصی را به مردم تحمیل می کنند و چگونگی قضاوت و داوری آنان درباره جرم و عدالت کیفری را سامان می دهند. این ابزارهای ارتباطی به سادگی می توانند از موضوعی کم اهمیت سوژه ای بسیار مهم بسازند و افکار عمومی را نسبت به پدیده ای خاص حساس کنند و یا برعکس از حادثه ای مهم خبری خنثی و کم اهمیت بسازند. رسانه های گروهی به دلیل برخورداری از این ظرفیت یکی از ابزارهای موثر برای کنترل نهادها و جریان های قدرتمند و با نفوذ تلقی می شوند.خبرنگاران دبیران سرویس خبری روزنامه ها و مدیران مسئول تنظیم خبر و گزارش،با انتخاب موضوع و چگونگی انتقال این اطلاعات به مردم،نقش موثری در تعیین محدوده جرم و انحراف بازی می کنند. آن ها با انتخاب حوادث جنایی و نحوه انعکاس آن در واقع محدوده رفتاری مجاز را تعریف و معیارهایی را در این زمینه به جامعه ارائه می کنند.بدین ترتیب رسانه ها از یک سو توانایی تشدید احساس ناامنی،ترویج بزهکاری و تشویق افراد مستعد ارتکاب جرم را دارند و از سوی دیگر با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوی زندگی سالم می توانند در کاهش وقوع جرم و تامین احساس امنیت موثر باشند.برخی معتقدند که رسالت رسانه ها آگاهی بخشی و اطلاع رسانی است و رسانه های عمومی نباید خود را قیّم مردم بدانند و مطابق میل خود به انتشار اخبار بپردازند.این رویکرد که به روزنامه نگاری حرفه ای نگاهی سوداگرایانه دارد با انتخاب سوژه هایی که بیشتر باعث جذب مخاطب می شوند به ارضای حس کنجکاوی خواننده توجهی خاص نشان می دهد. در این وضعیت منافع و مصالح اجتماعی از جمله کارکرد پیشگیرانه رسانه ها در اولویت های بعدی قرار می گیرد. دیدگاه دیگری که در زمینه بازتاب رسانه ای جرم دارد دیدگاه سلبی است که معتقد است رسانه های دیداری،شنیداری و نوشتاری با انعکاس اخبار و رویدادهای جنایی قبح و زشتی رفتارهای مجرمانه را در جامعه از بین می برند و وقوع جرم را امری عادی و طبیعی نشان می دهند.در این شرایط اجتماع پس از مدتی به این زشتی ها عادت می کند و زمینه سقوط ارزش های اجتماعی و هنجارهای زندگی سالم فراهم می شود.برخی از طرفداران این دیدگاه به عدم انتشار اخبار جنایی در رسانه ها به طور مطلق معتقدند و برخی دیگر به پوشش خبری حوادث جنایی به طور محتاطانه باور دارند.
اهمیت و ضرورت موضوع:
تلاش در راه شناخت و آگاهی همواره در نهاد آدمی می جوشد و شناخت پدیده های اجتماعی تنها در سایه کاربرد روش های علمی میسر است. ضرورت ریشه یابی مسائل و معضلات از جمله جرائم بر کسی پوشیده نیست زیرا تنها در صورت آشنایی با علل و عوامل موجود این معضل است که می توان جهت حل یا تعدیل آن قدمی برداشت. مسئله بزهکاری سالهاست که مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متخصصان رشته های مختلف،جرم شناسان،جامعه شناسان،روانشناسان هریک از دریچه ای به این مسئله همت گماردند که حاصل این کوشش ها و تلاش ها از یک سو کمک به شناخت و روشن کردن این مسائل بوده و از سوی دیگر بیانگر پیچیدگی های شناخت علمی و مسائل اجتماعی و همچنین نشانه بیماری جوامع مختلف بوده است. جرم از پدیده هایی است که جوامع مختلف انسانی در زمان ها و مکان های مختلف بدان مبتلا بوده است.پیچیدگی های رفتاری انسانی موجب می شود که در موقعیت های متفاوت علل گوناگونی موجب گرایش به ارتکاب جرم شود. مطالعه و شناخت این گونه رفتارها می تواند ما را به ریشه های اصلی این جرائم و انحرافات نزدیک سازد.
پیرامون اهمیت موضوع تحقیق حاضر و ضرورتی که مطالعه آن را ایجاد می کند باید توجه داشت که دست اندرکاران چرخه تولید در رسانه های گروهی اعم از مطبوعات،تلویزیون و رادیو به خوبی می دانند هر پدیده در غالب خبر،گزارش، فیلم سینمایی،مجموعه های تلویزیونی و برنامه های رادیو با انبوه مخاطبان، با استعدادها،افکار،روحیات وشرایط زیستی،فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و خانوادگی مختلف سروکار دارند.هر گونه تولید این گروه رسانه ای تاثیر مستقیم بر نبض و تحرک اقشار جامعه می گذارد. امید، ناامیدی،نشاط، اندوه،رستگاری،کجروی،نیک اندیشی و بداندیشی طنین موسقیایی می توانند باشند بر فضای جامعه که نت آن ها را هر یک از خالقان آثار ذکر شده ، تحریر می کنند. یک رسانه می تواند مخاطبان خود را به خوبی هدایت کند یا افرادی پرخاشگر و خشونت طلب و سرکش را پرورش می دهد. خبرهای حوادث نیز به سهم خود نقشی تاثیرگذار در این بازپروری دارد. اگرچه یکی از اهداف درج اخبار، عبرت گیری مخاطبان از سرنوشت کسانی است که راه ناصواب را پیش گرفته اند. اما همیشه برداشت ها نسبت به این اخبار با این دید مثبت نیست برخی از آن با هدف جلوگیری از دامنه جنایات تاکید می کنند.اما برخی دیگر معتقدند که گروهی از مطبوعات شیوه های ارتکاب جرم را براصل اطلاع رسانی ترجیح داده اند و باید در این باره روش ها را بازنگری کرد.لذا بررسی و پژوهش و تحقیق در این زمینه می تواند پیامد های احتمالی ناشی از انعکاس اخبار جنایی در مطبوعات را روشن ساخته و برای دست اندرکاران مطبوعات و سایر دانش پژوهان و مسئولین سودمند و آموزنده باشد. چرا که هر گونه بی توجهی نسبت به شناسایی پارمترهای تشدید کننده بزهکاری،نه تنها سلامت و سعادت فرد را به خاطر می اندازد. بلکه زیان های غیر قابل جبران را نیز بر جامعه و ساختار آن تحمیل می کند.
Lazersefled 2.Merton .1
آداب و رسوم مردم ایرانشهر
مریم سلطان آبادی
طبیعی است که هر قومی که زبان خاص خود را دارد، ادبیات خاصی هم برای زبان خود دارد. مطالب گردآوری شده در این پایان نامه در برگیرنده ی زبان، آداب و رسوم و عقاید مذهبی، باورهای جمعی ، جشن ها و اعیاد، مراسم ازدواج، سوگواری ها ، اعتقادات، ضرب المثل ها، چیستان ها، بازی های محلی، هنر و صنایع دستی و طب سنتی و ادبیات عامه مردم ایرانشهر است که جزئی از فرهنگ کلی مردم بلوچستان می باشد. از آنجا که این آثار مکتوب نشده اند و گرد تاریخ بر آنها نشسته، حجم وسیعی از آنها از دیده ها پنهان مانده اند که شاید با همت پژوهندگان قابل دریافت باشند، تغییرات و تحولات عمده ی صنعتی و فرهنگی که در کلیه سطوح زندگی انسان ها پدید آمده، موج آن به بلوچستان هم رسیده و بسیاری از جنبه های فرهنگ عامه ی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. اما هنوز بسیاری از جوانب زندگی با معیارهای فرهنگ عامیانه در این منطقه پایدار است که ارزش تحقیق و تفحص دارد.
فرهنگ عامه از روزگاران قدیم تا به امروز از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته ولی گویا شرایط اوضاع و احوال اجتماعی جهان و تمدن جدید به دنبال آن است که یکسره آنچه را مربوط به گذشته و فرهنگ عامه است، به دست فراموشی سپارد. به همین جهت باید تا حد توان در ضبط و نگهداری آنها به ویژه سنن و آداب و رسوم انسانی و عالیه ای که شیرازه ی هر ملتی است، تلاش کرد. ادبیات عامیانه این سرزمین که سینه به سینه از گذشتگان، به ما رسیده و مسلماً به آیندگان هم خواهد رسید، تاریخ غیر مکتوبی است که شادی ها و غم ها و آرزوهای نیاکان ما را در این خطه از میهن عزیزمان بازگو می کند.
هدف از تدوین و جمع آوری این پایان نامه آن است که علاقه مندان به آداب و رسوم مناطق مختلف کشور به ویژه نسل جوان با جنبه هایی از فرهنگ کشورمان آشنا شده و با مطالعه ی آن به نکات مثبت و ارزشمند این خطه آگاهی پیدا کنند. باشد که همانند چراغی روشن راهنمای نسل آتی شود.
واژگان کلیدی: فرهنگ، آداب و رسوم، ازدواج، بلوچ، بازی، عزاداری، لالایی، افسانه، واژگان محلی، ایرانشهر، چیستان، ادبیات عامه
-1- بیان مسأله
فرهنگ، روش زندگی کردن است که در طی زمان شکل می گیرد و به عنوان میراث معنوی یک قوم تحت نام ادب اجتماعی، اعتقادات، آداب و رسوم و غیره تلقی می گردد. فرهنگ نه به سادگی شکل می گیرد و نه می توان آن را به جای محدودی منحصر کرد، بلکه حاصل تلاش هزاران هزار انسان در طی قرن های مختلف است که مورد پذیرش قرار گرفته و بعضی از آن ها در شمار سنت های اعتقادی درآمده است. از این رو همه ارزش های مادی و معنوی را که در جریان عمل اجتماعی شکل می گیرد و محصول کوشش های جمعی باشد در بر می گیرد.
به عبارت کلی همه ی جلوه های مختلف زندگی از آداب و رسوم ، سنت ها و رفتارهای جمعی گرفته تا دقیقه های هنر، لحظات تاریخی و اعتقادات اجتماعی مذهبی، احساسی یک قوم در شمار فرهنگ آن قوم است.
فرهنگ با گاف فارسی بر وزن و معنی فرهنج است. علم و دانش و عقل و ادب بزرگی و سنجیدگی را معنی می دهد که از فر پیشوند و هنگ از ریشه اوستایی به معنی کشیدن، گرفته شده است. فرهنگ مردم ریشه در گذشته های دور دارد و با سنت و ارزش های بشری پیوسته و نیکی و برجستگی آن به اثبات رسیده است. آنها را با اوضاع و موقعیت های تازه و نیازها و خواسته های عامه مردم زمان هماهنگ و همگام می سازد.
مردمان اعصار، آنان که دارای سابقه تاریخی هستند، بیش از ملت های جوان اعتقادات و خرافات عامیانه دارند، به ویژه آنهایی که با نژادهای گوناگون اصطکاک بیشتر پیدا کرده و در نتیجه آمیزش و تماس، عادت اخلاق و آئینشان به افکار و خرافات تازه تری تراوش نموده که نسل به نسل بر سر زبان ها مانده است.
فرهنگ عامّه مجموعه تجربیات و تفکرات بشر در طی قرون و اعصار است و همین تجربیات و آداب و سنتهای مرسوم یک جامعه است که به آن شخصیت و هویت می بخشد. فرهنگ هر قوم و ملتی دارای ویژگی هایی است که باعث جدایی جامعه ای از جوامع دیگر می شود. در عین حال فرهنگ عامه همبستگی های انسانی را در نظر دارد زیرا پایه آن بر نیازهای اصلی و واقعی بشر بنا نهاده شده و تا حد زیادی به طور طبیعی در میان اقوام و قبایل دیگر اشتراک دارند.
فرهنگ مردم را باید در درون زندگی آنها جستجو کرد. اصولاً فرهنگ در متن زندگی جریان دارد. ما زمانی می توانیم به حریم فرهنگ راه پیدا کنیم که آن را به صورت جزئی از زندگی ببینیم. فرهنگ بیانگر توده مردم است و بررسی و شناخت آن را برای تدوین علوم دیگر ضروری می دانند. ارزش بخشیدن به فرهنگ در واقع احترام گذاشتن به مردم است؛ زیرا، مردم از فرهنگشان جدا نیستند و این فرهنگ آنهاست که آنها را می سازد و ارزش می بخشد. طبیعی است که هر قومی که زبان خاص خود را دارد، ادبیات خاصی هم برای زبان وجود دارد. از طرفی، قومی که حوادث هزاره ها را از سر گذرانده ، با این سابقه تاریخی و پشتوانه ی زبانی باید دارای ادبیات غنی قومی باشد. در ادبیات بلوچی ، از آنجا که این آثار مکتوب نشده اند و گرد تاریخ بر آنها نشسته، حجم وسیعی از آنها از دیده ها پنهان مانده اند که شاید با همت پژوهندگان قابل دریافت باشند. اما آن مقدار که از حوادث روزگار مصون مانده و به صورت شفاهی و کتبی به ما رسیده، اکنون به صورت مجموعه هایی نه چندان کامل در دسترس علاقمندان قرار گرفته اند که بخشی از آن ها گویای تاریخ فرهنگ این قوم هستند. مضامین بعضی از آثار ادبی این قوم از جهان شمولی برخوردارند. اما در این جا آن جنبه از ادبیات قومی بلوچی که مرتبط با تاریخ فرهنگ این قوم است، مد نظر قرار گرفته است.
در این پایان نامه به چند نمونه از این آثار که با مضامین تاریخ فرهنگ بلوچی مرتبط هستند می پردازیم. امیدوارم که مطالب گردآوری شده مورد توجه علاقه مندان قرار گیرد.
بلوچستان به دلیل بافت خاص طایفه سالاری در گذشته سرزمین حاکمان ظالم بوده است. حاکمانی که بر این خطه از دوران بسیار کهن حکومت می کرده اند و هنوز هم در میان طوایف حکومت سالاری ادامه دارد.
1-2- موقعیت جغرافیایی ایرانشهر:
استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران واقع است و بین دو عرض جغرافیایی 3و25 تا 27و31 درجه شمالی و دو طول جغرافیای 50و58 و 21و63 درجه گسترده شده است.
همانگونه که در خصوص تاریخ بلوچستان مطالب گوناگون و بعضاً متفاوتی وجود دارد، در خصوص وسعت این سرزمین نیز آمار ها و ارقام متفاوت است. به گونه ای که ذبیح الله ناصح از قول کارشناسان ایتالیایی مساحت آن را تا 250.000 کیلومتر مربع ذکر کر ده اند.
در لغت نامه دهخدا مساحت بلوچستان 155.000 کلیومتر مربه ذکر شده و در جغرافیای مفصل ایران رقم 181.578 کیلومتر مربه ذکر و در کتاب لوچستان و تمدن دیرینه آن رقم 173.461 کیلومتر مربع و کتاب جغرافیای کامل ایران رقم 173.478 کیلومتر مربع ثبت شده است.
بلوچستان در میان قوم بلوچ از دو قسمت سرحد و مکران تشکیل شده است که شهرهای زاهدان، خاش، سراوان با حدود آنها سرحد نام دارد و شهرهای ایرانشهر و چابهار و نیکشهر مکران نامیده شده اند.
ایرانشهر روی مدار 27 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی و 60 درجه و 24 دقیقه طول شرقی واقع شده است.
شهر ایرانشهر با مساحت 32 کیلومتر مربع جمعیتی بالغ بر 100.000 نفر به عنوان یکی از قطب های سیاسی و فرهنگی و صنعتی استان همواره مطرح بوده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا 580 متر است که از شمال به شهرستان خاش، از غرب به شهرستان بم و جیرفت و از شرق به شهرستان سراوان و از جنوب به شهرستانهای سرباز و نیکشهر محدود می باشد و در واقع می توان آن را قلب استان نامید که به دلیل واقع شدن در مسیر جاده های ارتباطی با شهرستانهای اطراف و رابط بین شمال و جنوب استان از موقعیت سوق الجیشی ویژه ای برخوردار است. ایرانشهر شهری است با قدمت دیرینه و در گذشته از آن به نام پهره نام می برند. شهرداری ایرانشهر در سال 1331 تأسیس شده و تاکنون 23 شهردار در این شهر خدمت کرده اند و در حال حاضر شهرداری ایرانشهر دارای درجه 9 می باشد.
ایرانشهر جوان ترین شهر کشور ، سرسبزترین شهر استان و دارای فعال ترین N.G.O ها و تشکل های غیر دولتی است و می توان از مراکز دانشگاهی شهرستان مرکز آموزش عالی ایرانشهر و دانشگاه پیام نور، دانشکده پرستاری و مامایی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرستان نام برد.