مختاری (۱۳۷۳) در پایان نامه خود به نام «مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دو نظام آموزشی جدید و قدیم در شهر اصفهان» به این نتیجه رسید: آنچه بیشتر از نوع نظام آموزشی بر میزان پیشرفت تحصیلی مؤثر است، خصوصیات دانش آموزان میباشد. به عبارت دیگر دانش آموزانی که دارای توانایی قبلی بیشتری هستند، تصور مثبت تری از خود دارند و انگیزش بیشتری برای پیشرفت دارند، در هر دو نظام از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند.
گشتاسبی (۱۳۷۵) در پایان نامه خود تحت عنوان «رابطه بین عزت نفس، انگیزش و هوش با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزانی که به دوره پیش دانشگاهی راه یافته اند و مقایسه آن با دانش آموزانی که به این دوره راه نیافته اند در سال ۱۳۷۵-۱۳۷۴ در شهرستان شیراز» به این نتایج دست یافت: ۱- دانش آموزانی که وارد دوره پیش دانشگاهی شده اند از نظر متغیر هوشی نسبت به دانش آموزانی که وارد این دوره نشده اند، از لحاظ متغیر هوشی تفاوت معناداری با هم دارند. ۲- عزت نفس دانش آموزانی که وارد دوره پیش دانشگاهی شده اند نسبت به دانش آموزانی که وارد این دوره نشده اند، تفاوت معناداری با یکدیگر دارد. ۳- رابطه بین هوش، عزت نفس و عزت اجتماعی با پیشرفت تحصیلی معنی دار است. ۴- رابطه بین متغیر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی معنی دار نیست.
خوانساری (۱۳۷۵) در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان های منطقه ۳ شهر تهران» به نتایج زیر دست یافت: متغیرهای جو عاطفی (دموکراسی، دیکتاتوری، و آزادی مطلق) خانواده و همچنین تحصیلات پدر پیشبینی کننده مناسبی برای انگیزش پیشرفت محسوب نمی شود و فقط تحصیل مادر یک پیشبینی کننده معنا دار برای انگیزش پیشرفت بوده و اهمیت دارد.
تاجوند (۱۳۷۷) در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی رابطه هوش، انگیزه پیشرفت، شیوه های فرزند پروری و مدت عضویت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی عضو کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهر اهواز» به نتایج زیر دست یافت: عملکرد تحصیلی با متغیرهای هوش، خزانه لغات برای کل آزمودنی ها، انگیزش پیشرفت و مدت عضویت در کتابخانههای کانون، همبستگی معنی داری نداشت.
محمدی زاده (۱۳۷۷) در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی رابطه انگیزه پیشرفت با عملکرد دبیران دبیرستان های شهر بم» به این نتایج رسید: ۱- بین انگیزه پیشرفت و عملکرد دبیران به علت مسئولیت پذیری آنان همبستگی مثبت وجود دارد. ۲- بین انگیزه پیشرفت و عملکرد دبیران به علت رقابت مندی آنان همبستگی مثبت وجود دارد. ۳- بین انگیزه پیشرفت و عملکرد دبیران به علت سخت کوشی آنان همبستگی مثبت وجود دارد. ۴- بین انگیزه پیشرفت و عملکرد دبیران به علت هدف مندی آنان همبستگی مثیت وجود ندارد. ۵- بین انگیزه پیشرفت و عملکرد دبیران همبستگی مثبت وجود دارد.
خیری (۱۳۷۹) در پایان نامه خود تحت عنوان «مقایسه انگیزش پیشرفت بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه های ایلام» به یافته های زیر رسید: ۱- فرضیه وجود تفاوت معنی دار در سطح انگیزش دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار کاملاً تأیید شد. ۲- فرضیه وجود تفاوت معنی دار آماری در سطح انگیزش پیشرفت دانشجویان پسر ورزشکار و پسر غیر ورزشکار تأیید شد. ۳- فرضیه وجود تفاوت معنی دار آماری در سطح انگیزش پیشرفت دانشجویان پسر ورزشکار و پسر غیر ورزشکار دانشگاه ایلام تأیید شد. ۴- نتایج نشان دادند که بین دانشجویان دختر ورزشکار و دانشجویان دختر غیر ورزشکار از نظر سطح انگیزه ترس از موفقیت تفاوت معنی داری وجود دارد.
امیرافشاری (۱۳۸۰) در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی رابطه پیشرفت تحصیلی با انگیزش پیشرفت و منبع کنترل در دانش آموزان شاهد سال سوم راهنمایی» به این نتیجه دست یافت: بین دختران و پسران از نظر منبع کنترل و انگیزش پیشرفت تفاوت وجود ندارد ولی از نظر پیشرفت تحصیلی تفاوت وجود دارد.
دارابی (۱۳۸۰) در پایان نامه خود تحت عنوان «رابطه جو خانواده، پایگاه اجتماعی، و مکان کنترل با انگیزش پیشرفت» به این نتایج دست یافت: ۱- بین پسر و دختر در انگیزش پیشرفت تفاوت وجود دارد. ۲- افراد برخوردار از مکان کنترل درونی در مقایسه با افراد برخوردار از مکان کنترل بیرونی از انگیزش پیشرفت بالاتری برخوردارند.
مولاخواه (۱۳۸۳) در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی رابطه بین سبک های اسنادی با انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه شهر تهران» به نتایج زیر دست یافت: ۱- دانش آموزان دارای سبک اسناد درونی و با ثبات از انگیزش پیشرفت بالایی برخوردارند. ۲- دانش آموزان برخوردار از سبک اسناد اختصاصی، انگیزش پیشرفت بالایی دارند. ۳- بین نمرات رشتههای تحصیلی و آزمون انگیزش پیشرفت رابطه ای وجود ندارد.
جوانبخت (۱۳۸۴) در پایان نامه خود تحت عنوان «رابطه بین سبک های فرزندپروری و انگیزش پیشرفت» به یافته های زیر رسید: ۱- بین سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین و انگیزه پیشرفت فرزندان، همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. ۲- بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین و انگیزه پیشرفت فرزندان، همبستگی منفی معنی داری وجود دارد. ۳- بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه والدین و انگیزش پیشرفت فرزندان، همبستگی منفی معنی داری وجود دارد.
مک کیاچی، پرینتریچ و لین (۱۹۸۵) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که راهکارهای یادگیری همیشه منجر به عملکرد تحصیلی بهتر نمی گردد. آن ها اذعان کردند که احساس کارایی شخصی در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش مهمی ایفا میکند (به نقل از توحیدی ،۱۳۸۱).
هیون (۱۹۸۹) در پژوهش خود گزارش نمود که انگیزش پیشرفت به طور مثبت با برونگرایی و به طور منفی با تکانشگری و روان پریشی در دانش آموزان دبیرستانی در ارتباط است.
پتری (۱۹۹۶) نشان داد که انگیزه بالای پیشرفت با تمایل به دستیابی به علل موفقیت و اسناد توانایی به خود و انگیزه پایین پیشرفت با اسناد عدم موفقیت به تکلیف یا شانس و ناتوانی به خود همراه است.