هر چیزی که ما میخریم غالباً به طریقی حمل و نقل شده است. در هر جای جهان کامیونها، قطارها، هواپیماها و کشتیهایی هستند که با عجله در حال حرکت به مقصد خود در هر کشور قابل تصوری هستند. در این میان شناورهای دریایی به طور قاطعی بیشترین سهم را در این نقل و انتقال دارند. طبق آمار در سال 2006 حمل و نقل دریایی 89.1 درصد از کل تجارت جهانی را از نظر حجم و 70.1 درصد این تجارت را از نظر ارزش به خود اختصاص دادهاند (سازمان حمل و نقل بینالمللی، منبع اینترنتی).
شاید چنین تصور شود که بر این حجم عظیم تجارت جهانی باید قوانین بینالمللی روشن و یکپارچهای حاکم باشد و تعدادی اتاقهای بینالمللی برای اختلافات و بحثهای حقوقی پیرامون این مسئله دایر باشد. اما چنین نیست؛ برعکس به نظر میرسد حقوق حمل و نقل دریایی غیر نظاممند و پر هرج و مرج است. چند کنوانسیون بینالمللی بر آن حاکمند. برخی از اینها اصلاحیهای بر کنوانسیون قبلیاند و برخی سعی کردهاند تا قواعد حمل و نقل دریایی بینالمللی را بهبود بخشند.
کنوانسیونها در همه کشورها به یک شکل پذیرفته نشدهاند در حالی که برخی کشورها به کنوانسیون اصلی ملحق شدهاند تعدادی دیگر پروتکل اصلاحی آن را تصویب کردهاند. افزون بر این برخی کنوانسیونها اگرچه به امضا رسیدهاند اما هنوز تعدادی کافی از کشورها آن را اجرائی ننمودهاند و در قوانین داخلی الزامآور خود وارد ننمودهاند. اما این هرج و مرج بدین جا پایان نمییابد اخیراً چنین متعارف شده است که برخی کشورها به طور گزینشی با قواعد کنوانسیونها برخورد میکنند یعنی مواردی را که مورد پسندشان است میپذیرند و باقی قواعد را کنار میگذارند.
ـ بیان مسأله
اینکه بر حمل و نقل دریایی کالا چهار کنوانسیون مهم بین المللی همزمان حکم فرما باشد، وضعیت خوشایندی نیست. زیرا برای طرفهای یک قرارداد حمل و نقل دریایی تشخیص وضعیت حقوقی خود را در حمل و نقل بین المللی دشوار میگردد. مسئولیت متصدی حمل و
نقل دریایی در حقوق بینالملل در احاطه کنوانسیونهای متعدد و حقوق داخلی کشورهاست.
نظام مسئولیت در حمل و نقل کالا در هر یک از این کنوانسیونها دارای تفارقات جدی است. اینکه مسئولیت متصدی حمل و نقل به وسیله است یا به نتیجه و یا در شکلی مختلط برقرار گشته است وضعیت حقوقی متصدی را متفاوت میگرداند. به طور کلی چهار نظام مسئولیت در معاهدات بین المللی و حقوق داخلی قابل تصور دانسته اند: مسئولیت مبتنی بر تقصیر، مسئولیت مبتنی بر فرض تقصیر، مسئولیت مبتنی بر فرض مسئولیت و مسئولیت محض.[1] باید دید نظر هر یک از کنوانسیونهای بین المللی و حقوق ایران که این تحقیق قصد بررسی آنها را دارد به چه سمتی متمایل است. بنابراین مسأله اساسی اینست که مبنا و حدود مسئولیت متصدی حمل و نقل دریایی و موارد عدم آن، مطابق قواعد معاهدههای لاهه- ویزبی، هامبورگ و روتردام چیست و حقوق ایران در این باره چه قاعدهای داشته و به چه نحوی از قواعد بین المللی تبعیت می کند؟
اگرچه نوشتههای حقوقی و کتابهای متعددی حقوق حمل و نقل را به طور کلی مورد توجه قرار دادهاند اما تعداد اندکی حقوق حمل و نقل دریایی را به شکل تطبیقی مورد توجه قرار داده و از حیث مسئولیت متصدی در قرارداد حمل و نقل کنوانسیونهای متعدد را با هم مقایسه کرده اند. لذا این تحقیق قصد دارد نظام مسئولیت در کنوانسیونهای بینالمللی سه گانه در زمینه حمل و نقل دریایی را با هم مقایسه نماید تا در قراردادهای حمل و نقل دریایی مبنا، حدود مسئولیت و موارد عدم مسئولیت متصدی حمل و نقل در یک رویکرد تطبیقی بررسی گردد.
مبنا در این پایان نامه، «کنوانسیون بین المللی در خصوص یکنواخت کردن مقررات مربوط به بارنامه» مصوب 1924 موسوم به مقررات لاهه) و پروتکل الحاقی آن موسوم به کنوانسیون ویزبی مصوب 1968 است که روی هم به کنوانسیون لاهه- ویزبی معروفند. این کنوانسیون در حال حاضر مهمترین و فراگیرترین کنوانسیون در خصوص حقوق حمل و نقل دریایی و تعیین مبنا و حدود مسئولیت متصدی حمل و نقل دریایی است و قانونگذار ایرانی نیز ضمن الحاق به این کنوانسیون، تقریباً ترجمه آن را وارد قانون دریایی ایران مصوب 1343 نموده است. مقررات هامبورگ مصوب 1978 که در راستای رفع ایرادات کنوانسیون لاهه و به روز کردن آن به تصویب کمیته تجارت بین المللی سازمان ملل (آنسیترال) رسید، با کنوانسیون لاهه مورد تطبیق قرار میگیرد و با تأکید بیشتری «کنوانسیون سازمان ملل در خصوص قراردادهای حمل و نقل بین المللی کالا که تمام یا بخشی از آن از طریق دریا حمل می شود» مصوب 2008 موسوم به کنوانسیون روتردام نیز مورد بررسی قرار میگیرد تا آخرین اراده بین المللی در خصوص یکنواخت کردن قانون حمل و نقل دریایی کالا و به تبع آن تعیین مبنا و حدود مسئولیت مدنی متصدی مورد بررسی قرار گیرد. به ویژه مقررات روتردام از آن جهت مورد تأکید بیشتری است که این مقررات در حقوق داخلی بسیار کم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در عین حال اشتیاق بین المللی زیادی برای جایگزینی آن با مقررات لاهه دیده می شود و کشور ما نیز دیر یا زود لازم خواهد دید تا موضع خود را در قبال آن مشخص گرداند.
[1] کاتوزیان، ناصر، کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ج چهارم، شرکت سهامی انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، 1374، ص 428.
فرم در حال بارگذاری ...