امروزه بحث شیوه های برخورد با هنجارها و خصوصا ناهنجاریهای اجتماعی ، از مباحث مطرح و البته مورد نیاز جامعه فعلی ما می باشد . همان گونه که در سطح اجتماع ملاحظه می گردد، جامعه در مسیر تغییر ارزش ها و حرکت به سوی ناهنجاریها در حال حرکت است . در این میان هر صاحب نظری به تناسب ایدئولوژی خود و از منظر خویش، به نظریه پردازی و ارائه راهکاری مناسب در برابر نابهنجاریها می پردازد .
به عنوان نمونه از ناهنجاریهای فعلی، می توان به معضل بی حجابی و اباهه گری و … اشاره کرد .عده ای تنها راه علاج بی حجابی را برخورد جدی و قانون مند، که از شئونات حکومت اسلامی است، می دانند. عده ای دیگر آن را حق الله مانند نماز می دانند، که هیچ گونه حد و تعزیری ندارد، بلکه از مسائل تربیتی می باشد و تنها با فرهنگ سازی و تربیت دینی افراد، قابل پیشگیری است و گروهی با عوام فریبی و سفسطه آن را ترک اولائی کوچک و مسئله ای جزئی می نمایانند و با قیاس (مع الفارق)با عفو و گذشت بی دریغ امیرالمؤمنین 7، که حتی از قاتل خویش گذشتند، با القای امید کاذب، تلاش بر جزئی بودن این نابهنجاری در قبال عفو و رحمت بیکران الهی وشفاعت و بخشش ائمه اطهار :دارند.
با در نظر گرفتن این مثال ساده، می توان به اهمیت بحث شیوه های مواجهه امیرالمؤمنین7با هنجارها و ناهنجاریها پی برد. این که از میان راهکارهای پیشنهادی که به چند مورد آن اشاره شد، کدام راهکار، صحیح و مورد تأیید اسلام است . از آنجا که در بین ائمه معصومین :تنها امام علی 7زمامداری کوتاه مدتی داشتند، شیوه ها و عملکردهای ایشان، الگوی عملی بسیار خوبی برای همه بشریت، خصوصا پیروان و شیعیان آن حضرت می باشد .
دستورات و اقدامات ایشان چراغ راهی روشن برای انسانهاست، حتی می تواند، به عنوان مبنا و اصول در علم جامعه شناسی و سیاست و
علوم تربیتی قرار بگیرد. فیلسوفان مسلمانی که با بهرگیری از آموزه های اسلامی به مطالعه مباحث اجتماعی پرداخته اند، بسیار پیشرفته و موفق در این وادی عمل کردند . مانند فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن خلدون ، ملا صدرا که بر پایه اسلام مباحث جامعه شناسی را استخراج کرده و بابی نو در این زمینه برای دانشمندان این رشته گشوده اند .
ولی متأسفانه تحقیقات در حیطه این موضوع، هم از دیدگاه جامعه شناسی به وفور یافت می شود و هم از منظر دینی، ولی تا کنون با رویکرد میان رشته ای با مفاهیم جامعه شناسی و دینی، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است .
انسان موجودیست که فطرتا بصورت اجتماعی زندگی می کند؛ در این زندگی اجتماعی ، هر گروهی آداب و رسوم خاصی را برای ایجاد روابط با یکدیگر و انجام امور فردی و اجتماعی خود برگزیده اند و طبق آن رفتار می کنند، که به آن هنجار می گویند. مانند سلام و احوال پرسی ، آداب مهمان داری ، رسومات ازدواج و … . به بیانی دیگر هنجار یعنی «رفتار ، قاعده ، معیار یا میزانی که با آن عملکرد اجتماعی اشخاص در جامعه سنجیده می شود. هر رفتاری که با آن تطبیق داشته باشته باشد؛ بهنجار است و اگر نسبت به آن انحراف داشته باشد، نابهنجار نامیده می شود».از آن جا که هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی بطور مستقیم با مصالح و مفاسد اجتماعی در ارتباط است ، آشنائی و روش های برخورد با آنها می تواند، در ترویج فرهنگ دینی و اسلامی در جامعه مؤثر باشد . با توجه به این که کتاب نهج البلاغه بیانات امیرالمؤمنین 7در زمانی است که آن حضرت به عنوان حاکم جامعه اسلامی زمام امور را به دست داشته اند و با هنجارها و ناهنجارهای جامعه ارتباط مستقیم داشته اند، نحوه مواجهه ایشان با این دو پدیده، می تواند به عنوان اصلی ترین و بهترین منبع در این باره مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و به عنوان نظریه اسلامی- علوی، مطرح گردد .
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسأله: 2
1-2- سوالات تحقیق: 5
1-3- فرضیه های تحقیق: 5
1-4- اهداف تحقیق: 5
1-5- نوع روش تحقیق : 6
1-6- جامعه آماری: 6
1-7- حجم نمونه و شیوه برآورد آن: 7
1-8- روش نمونه گیری.. 7
1-9- ابزار گردآوری اطلاعا ت.. 7
1-10- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات: 8
1-11- پایایی و روایی: 8
1-12- مفاهیم و واژه های تحقیق: 11
1-13- موانع و مشکلات تحقیق: 13
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
2-1- بررسی تحقیقات انجام شده: 15
2-2- مبانی نظری: 22
2-2-1- توسعه: 22
2-2-2- مفهوم توسعه: 23
2-2-3- سیر تاریخی مفهوم توسعه: 25
2-2-4- توسعه از منظر صاحب نظران: 27
2-2-4-1- رستو: 27
2-2-4-2- دادلی سیرز: 27
2-2-4-3- مایکل تودارو: 28
2-2-5- توسعه شهری: 29
2-3- مشارکت: 30
2-3-1- مفهوم و معنای مشاركت.. 30
2-3-2- تاریخچه مشارکت: 33
2-3-3- طبقه بندی الگو های مشاركت: 37
2-3-4- سطوح و تكنیک های مشاركت.. 41
2-3-5- مراحل مشاركت.. 43
2-3-6- اشكال مشاركت: 44
2-3-7- گونه های مشاركت شهروندان: 46
2-3-8- مراحل تحول تاریخی مشاركت.. 49
2-3-9- الگوهای مشاركتی تجربه شده در دو دهه اخیر. 50
2-3-10- مزایای مشارکت.. 52
2-3-11- موانع مشارکت: 53
2-3-12- ابعاد نظری مشارکت: 55
2-3-12-1- پارادایم واقعیت اجتماعی: 55
2-3-12-2- پارادایم تعریف اجتماعی: 56
2-3-12-3- پارادایم رفتار اجتماعی: 56
2-3-12-3- پارادایم ترکیبی: 57
2-3- 13- نظریه های مشارکت پذیری: 58
2-3-13-1- نظریه هانتیگتون ونلسون: 58
2-3-13-2- نظریه مشاركتی جان ترنر: 59
2-3-13-3- نظریه مشاركتی جیمز میجلی: 61
2-3-13-4- نظریه مشاركتی اسكات دیوید سون: 62
2-3-13-5- نظریه مشاركتی دیوید دریسكل: 63
2-3-14- ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻣﺮدﻣﯽ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی و توسعه ﺷﻬﺮی: 64
2-3-15- جمع بندی: 68
2-3-16- مدل مفهومی تحقیق: 69
فصل سوم: ویژگی های جغرافیایی محدوده مورد مطالعه
3-1- موقعیت جغرافیایی استان اردبیل: 71
3-2- موقعیت جغرافیایی شهر اردبیل. 72
3-3- وضع کمی و کیفی کالبدی شهر اردبیل. 75
3-3-1- آموزشی: 75
3-3-1-1- کودکستان: 75
3-3-1-2- دبستان: 76
3-3-1-3- راهنمایی: 77
3-3-1-4- دبیرستان: 78
3-3-1-5- آموزش عالی: 79
3-3-2- بهداشت و درمانی: 79
3-3-3- مذهبی: 80
3-3-4- فرهنگی: 81
3-3-5- ورزشی: 81
3-3-6- فضای سبز: 82
3-3-7- اداری: 83
3-3-8- تاسیسات و تجهیزات شهری: 84
3-3-9- تجاری: 84
3-3-10- حمل و نقل: 85
3-4- وضع کمی و کیفی کالبدی شهر اردبیل. 85
فصل چهارم: نتایج و یافته های تحقیق
4-1- یافته های توصیفی: 88
4-1-1- خصوصیات فردی جمعیت نمونه: 88
4-1-2- توصیف وضعیت مشارکت شهروندان. 89
4-1-2- توصیف وضعیت توسعه شهری.. 96
فصل پنجم: آزمون فرضیه ها، نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- آزمون فرضیات: 103
5-1-1- آزمون فرضیه اصلی تحقیق: 103
5-1-2- آزمون فرضیه اول: 104
5-1-3- آزمون فرضیه دوم: 105
5-1-4- آزمون فرضیه سوم: 105
5-1-5- آزمون فرضیه چهارم: 106
5-2- نتیجه گیری: 108
5-3- پیشنهادات: 111
5-3-1- پیشنهادهای کاربردی: 111
5-3-2- پیشنهاد برای تحقیقات آتی: 112
منابع: 113
ضمائم: 114
فصل اول:
کلیات |
ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺪﻳﺪه ای ﭘﻴﭽﻴـﺪه و ﭘﻮﻳﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ در ﮔﺬر زﻣﺎن ﻫﻤﻮاره دﭼﺎر ﺗﺤﻮﻻﺗﻲ ﻛﺎﻟﺒـﺪی، اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ، اﻗﺘﺼﺎدی و ﺣﺘﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ ﻣـﻲﺷـﻮد. ﭼﻨـﻴﻦ ﺗﺤﻮﻻت وﺳﻴﻌﻲ ﻣﺘﺄﺛﺮ از رﺷﺪ ﮔﺴﺘﺮده ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻬﺮی اﺳــﺖ؛ ﭼﻨﺎﻧﻜــﻪ ﺑﻌــﺪ از ﺟﻨــﮓ ﺟﻬــﺎﻧﻲ دوم، ﻳﻜــﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼت ﺑـﻪ وﺟـﻮد آﻣـﺪه در ﻛﺸـﻮرﻫﺎی در ﺣــﺎل ﺗﻮﺳــﻌﻪ، رﺷــﺪ و ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﺷــﺘﺎﺑﺎن و ﻧــﺎﻫﻤﮕﻮن ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ﺑـﻮده اﺳـﺖ. ﭘﻴﺎﻣـﺪ ﭼﻨـﻴﻦ رﺷـﺪ اﻧﻔﺠـﺎری ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻦ، ﺑﻪ ﭘﻴـﺪاﻳﺶ اﭘﻴـﺪﻣﻲ ﮔﺴـﺘﺮده ﻓﻘـﺮ ﺷﻬﺮی ﻣﻨﺠﺮﮔﺮدﻳﺪه اﺳﺖ. در ﺑﺴـﻴﺎری ﻣـﻮارد، ﻇﻬـﻮر ﭼﻨﻴﻦ ﭘﺪﻳﺪهای در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻬﺎﺟﺮت ﮔﺴﺘﺮده روﺳـﺘﺎﻳﻲ و ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻛﻮﭼﻚ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻪ ﻛﻼﻧﺸﻬﺮﻫﺎ ﺑﻮده اﺳــﺖ. ﺑﻨــﺎﺑﺮاﻳﻦ، در ﻧﺘﻴﺠــﻪ ﭼﻨــﻴﻦ رﺷــﺪ ﻧﺎﺑﻬﻨﮕــﺎﻣﻲ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻓﻘﺪان ﻣﻨﺎﺑﻊ و زﻣﺎن ﻻزم ﺑﺮای ﭘﺎﺳــﺨﮕﻮﻳﻲ ﺑــﻪ ﻧﻴﺎزﻫــﺎی ﻓﺰاﻳﻨــﺪه ﺷــﻬﺮوﻧﺪان، دﭼــﺎر ﻣﻌﻀﻠﻲ ﮔﺮدﻳﺪه ﻛﻪ رﻫﺎﻳﻲ از آن را ﺗﻨﻬـﺎ در ﭼـﺎرﭼﻮب راهﺣﻞﻫﺎی ﻧﻮﻳﻦ ﻣﻲﺗﻮان ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﺮد. ﻃـﺮح ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ ﻧﻮﻳﻨﻲ ﭼﻮن ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی، ﻣﺸﺎرﻛﺖ، ﺣﻜﻤﺮاﻧﻲ ﺧـﻮب ﺷﻬﺮی، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار، رﻗﺎﺑﺘﻲ ﻧﻤـﻮدن ﺷـﻬﺮﻫﺎ، ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪرﻳﺰی اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ، ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪرﻳـﺰی ﻣﺤﻠـﻪﻣﺤـﻮر و ﻏﻴـﺮه، ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪة ﻣﻮﺟﻲ ﻧﻮﻳﻦ در ﺗﻔﻜﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳـﺰی ﺷـﻬﺮی اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻣﻴﺎن، ﻓﺮآﻳﻨـﺪ اﺳـﺘﺮاﺗﮋی ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﺷـﻬﺮی مشارﻛﺖ در ﮔﺮوهﻫﺎ، اﻧﺠﻤﻦﻫﺎ، ﻧﻬﺎدﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫـﺎی اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ از ﺷـﺎﺧﺺ ﻫـﺎی ﻣﻬـﻢ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮض ﺷﺪه اﺳﺖ.
در واقع اصل مشارکت در برنامه ریزی توسعه همزمان با تکامل و اصلاح نگرش به مفهوم توسعه جایگاه بیشتری یافته است. به عبارت دیگر، تأکید بر اصل مشارکت در برنامه ریزی از این جهت است که توسعه بیش از همه بر انگیزش و یادگیری نیازمند است و در بهبود و کفایت مستمر توانایی های درونی تجلی می یابد بر همین اساس برنامه ریزی توسعه به طور جدی به دموکراسی در اهداف و روشها وابسته خواهد بود. برنامه های ملی، مسئولیت مشترک سازمانها و نهادهایی است که بر همدیگر تأثیر می گذارند و از سوی دیگر هر چه مشارکت مردم عادی و گروه های ذینفع از قبیل نهادهای صنفی یا احزاب سیاسی در تهیه و اجرای برنامه ها افزایش یابد برنامه ریزی آنها معنادارتر است. بر این اساس نظام برنامه ریزی توسعه باید به گونه ای طراحی شود که حجم گسترده ای از مشارکت را در کلیه سطوح داشته باشد. مشارکت مورد نظر تنها به دوره طراحی برنامه مربوط نمی شود بلکه همه مراحل مطالعات، هدفگذاری، سیاستگذاری، ارزیابی، تأمین منابع، اجرا، نظارت و ارزشیابی را در بر می گیرد (مرکز تحقیقات ایران،1381: 29).
موسسه تحقیقاتی ملل متحد برای توسعه اجتماعی مشارکت را «کوششهای سازمان یافته برای افزایش کنترل بر منابع و نهادهای نظم دهنده در شرایط اجتماعی معین از سوی برخی از گروه ها وجنبش هایی که تا کنون ازحیطه اعمال چنین کنترلی محروم ومستثنی بوده اند» تعریف می کند (غفاری، 1380: 37). بر مبنای این تعریف توانمندسازی گروه های محروم و جدا افتاده برای ورود آنها به فرایند مشارکت در تصمیم سازی و نظارت بر امور مربوط به خود، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. مجید رهنما با رویکردی توسعه ای ورود مردم به عرصه تصمیم سازی وکنترل را مستلزم توجه به پیش فرضهای «مشارکت مردمی» شامل :غلبه بر موانع موجود در مسیر مشارکت مردم در توسعه، ترجیح راهبرد مشارکت بر سایر راهبردهای توسعه وامکان سازمان یابی مردم درجهت تامین مقاصد خویش می داند (رهنما، 1381: 121و122).
باتوجه به تغییر مفهوم توسعه و راهبردهای اساسی آن درنیم قرن گذشته اگر تغییری در محوریت توسعه لازم باشد، روشن است که باید دیدگاه صاحب نظران و اندیشمندان از دریچه محدود اقتصادی وتاکید صرف به سرمایه وکارایی به سمت تعیین این مساله سوق یابد که این تغییرات چگونه می تواند دراندیشه ها موثر افتند. جریان مشارکت که محور آن را احساس تعلق وگفتگوی آزاد وگسترده تشکیل می دهد، می تواند دراین راه نقش موثری ایفا کند. البته مفهوم مشارکت دراین حد خلاصه نمی شود و به تصمیم گیریهای دولت درسطوح ملی و بازارهای کار وسرمایه نیز گسترش می یابد. نکته حائز اهمیت دراین نوع برداشت ازمفهوم مشارکت وارتباط آن با توسعه این است که در توسعه همه جانبه، مشارکت تنها به رای دادن خلاصه نمی شود بلکه فراتر از آن، مشارکت باید شرایط گفتگوی آزاد و شرکت فعال در فعالیتهای اجتماعی را برای عموم مردم فراهم سازد، ازطرفی مشارکت نیازمند موقعیتی است که افراد بتوانند در تصمیم هایی که در سرنوشت آن ها موثر است تاثیرگذار باشد. مشارکت به طورعام موجب افزایش کارایی برنامه های توسعه می شود وکیفیت تصمیم گیریها را بالا می برد و دولتها راتشویق می کند تا با قدرت و توان بیشتری به سازماندهی ساختارهای نامتمرکز بپردازند. دیدگاه مشارکت فعالانه مردم، کوشش می کند تا فرایند برنامه ریزی واجرای موثر تغییرات قابل قبول را بهبود بخشد و از خطرات و تهدیدات احتمالی آنها بکاهد. اگرجریان مشارکت به نحومطلوبی مورد توجه قرار گیرد موجب سازگاری بیشتر برنامه ها وسیاستهای اتخاذ شده با شرایط اجتماعی می شود، بدین ترتیب بسترمناسبی برای ایجاد فضاهای فرهنگی و روانی برای اجرای سیاستهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوجود می آید.
براساس آنچه گفته شد، این تحقیق به دنبال آن است که نقش مشارکتهای مردمی را در توسعه شهر اردبیل بررسی نموده تا از این طریق راههای استفاده بهتر از عنصر مشارکت شهروندان در ایجاد و توسعه شهری را مشخص و معرفی نماید. با توجه به مباحث فوق اهتمام اساسی این تحقیق پاسخ به این سوال است، که نقش مشارکتهای مردمی در توسعه منطقه چهار شهر اردیبل چگونه است؟
بدون تردید حجم قابل توجهی از آیات قرآن به بیان داستان ها و سرگذشت اقوام و انبیای پیشین اختصاص دارد. مفسرین قرآن هم هر یک به شیوه ی خاص خود این آیات را تفسیر کرده اند ، مانند علامه طباطبایی(ره) از مفسران بزرگ شیعه که با روش مخصوص به خود این آیات را تبیین و تشریح نموده است. پژوهش حاضر با عنوان « رویکرد علامه طباطبایی(ره) نسبت به قصص قرآن » درصدد است تا دیدگاه ها و روش های آن علامه بزرگوار را مورد توجه قرار دهد. در این راستا ابتدا دیدگاه علامه طباطبایی(ره) درباره ی ویژگی ها و اهداف قصه های قرآنی و سپس روش های نقل و نقد ایشان ذیل آیات قصص مورد بررسی قرار می گیرد.
این پژوهش نشان خواهد داد که از نظر علامه قصص قرآن با ویژگی هایی چون واقعی بودن داستان ها ، حذف جزئیات ، تنوع اسلوب بیان ، تنوع در تعابیر ، تکرار و داستان در داستان بیان شده تا اهداف مورد نظر الهی مانند اثبات توحید و نبوت ، بیان ولایت و حقانیت کلام الهی ، عبرت گیری ، بشارت و انذار ، تسلی خاطر پیامبر(ص) ، صبر و پایداری ، نمایش سنت های الهی و تاویل حوادث و وقایع را به بهترین شکل محقق سازد. نهایتا آن چه حاصل می شود این است که داستان های قرآن علی رغم عدم بیان تمام جزئیات از ویژگی های هنری قصه پردازی خالی نیست و ضمن رعایت تنوع در بیان خویش هرگز از اهداف خود دور نگشته است.
هم چنین با تبیین قرآنی و روایی قصص و تطبیق آیات با قصه ی عهدین روش علامه در نقل و تفسیر آیات قصص به نمایش در می آید. بدین ترتیب مشخص می شود که همان بیان خاص و اجمالی قصه ی قرآنی برای آشنایی و عبرت گیری مخاطب کافی است و بعضی روایات نسبتا معتبر داستانی برای درک بهتر برخی صحنه ها مناسب است. اما هرگز نباید به قصه ی کتاب مقدس اطمینان داشت ، چرا که ضمن عدم اعتبار سندی ، متنش نیز تحریف شده و مطالب خرافی ، غیر عقلانی و متناقض با آیات قرآنی ارائه می کند.
در پایان با بررسی منقولات گوناگون در رابطه با قصص ، روش علامه در نقد روایات ، اسرائیلیات و آرای مفسران ذیل آیات داستانی مشخص خواهد شد تا نشان دهد روایات ، اسرائیلیات و اقوال صاحب نظران در قبال این موضوع قرآنی باید به لحاظ سندی و دلالی سنجیده شود و چنان چه از صافی های قرآن و روایات معتبر ، عقل و تاریخ معتبر ، اصول مذهبی و عقیدتی و یافته های قطعی علم تجربی عبور کرد ، پذیرفتنی خواهد بود.
کلید واژه ها : قصص قرآن ، تحلیل قصص ، علامه طباطبایی(ره) ، تفسیر المیزان .
فهرست مطالب
: کلیات ……………………………………………………………………………………………………….. 1.
…………………………………………………………………………………………………. 3.
…………………………………………………………………………………………… 4.
………………………………………………………………………. 6.
………………………………………………………………………………………… 7.
……………………………………………………………………………………… 7
……………………………………………………………………………………. 7.
………………………………………………………………………………………… 7.
…………………………………………………………………… 8
…………………………………………………8.
……………………………………………………………………………… 8.
……………………………………………………………………………… 8.
………………………………………………………………………………………. 9.
………………………………………………………………………………………………. 9.
……………………………………………………………………………………………………. 9.
………………………………………………………………………………………………………. 11
………………………………………………………………………………………………….. 12.
……………………………………………………………………………………………………. 13.
…………………………………………………………………………………………………. 13.
…………………………………………………………………………………………………… 13.
………………………………………………………………………………………………….. 15.
……………………………………………………………………………………. 15.
…………………………………………………………………………………………… 15.
…………………………………………………………………………………………… 15.
……………………………………………………………………………………………. 15.
………………………………………………………………………………………….. 16.
……………………………………………………………………………………………. 16.
…………………………………………………………………………………………..17.
…………………………………………………………………………………………… 17.
…………………………………………………………………………………………… 17.
………………………………………………………………………….. 17.
…………………………………………………………………………….. 18.
…………………………………………………………………………….. 19.
………………………………………………………………………………………………………. 20
: ویژگی ها و اهداف قصه های قرآنی …………………………………………………………………………………………………………….. 22
………………………………………………………………………………. 24.
…………………………………………………………………………………… 24.
………………………………………………………………………………………….. 27.
………………………………………………………………………. 31.
……………………………………………………………………… 32.
مسئله ی جزئی ………………………………………………………… 36.
……………………………………………………………………………………. 39
…………………………………………………………………………. 41
…………………………………………………… 42.
……………………………………………………………………………………….. 45.
46.
…………………………………………………………………. 47.
………………………………………………………… 47.
…………………………………………… 48.
……………………………………………………………………… 51.
……………………………………………………… 51.
………………………………………………………….. 55.
.
……………………………………………………………………………………. 61.
………………………………………………………………………. 63.
…………………………………………………………………. 63.
……………………………………………. 66.
…………………………………………………………………………………………….. 68.
………………………………………………………… 69.
…………………………………………………….. 71.
……………………………………………………………………………………… 73.
……………………………………………………………………………… 73.
……………………………………………………………………… 75.
…………………………………………………………………….. 76.
……………………………………………………………………….. 77.
…………………………………………………………………………………………… 79.
………………………………………………………………………………….80
………………………………………………………………………………….. 83.
……………………………………………………………………………….. 85.
…………………………………………………………………………… 88.
…………………………………………………………………………………. 90
.
………………………………………………………………………………………. 95.
…………………………………………………………………………. 97.
……………………………………………………………………………………… 99.
……………………………………………………………………………………… 107.
………………………………………………………………………………….. 110.
…………………………………………………………………………………… 111
……………………………………………………………………………………….. 114.
……………………………………………………………………………. 114.
…………………………………………………………………… 117.
……………………………………………………………………. 118.
…………………………………………………………………………… 120.
…………………………………………………………………………………………. 123.
……………………………………………………………………………………………. 123.
…………………………………………………………………………………… 125.
127.
……………………………………………………………………………………. 128.
2 . 2 . 6 . تسلی خاطر پیامبر ( ص ) …………………………………………………………………………………………………………………. 129
2 . 2. 7 . صبر و پایداری …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 130
2 . 2 . 8 . نمایش سنت های الهی …………………………………………………………………………………………………………………………… 131
………………………………………………………………………………. 132.
…………………………………………………………………………………….. 133.
………………………………………………………………………………… 134.
……………………………………………………………………………………………………….. 135.
: روش علامه در نقل و تفسیر داستان های قرآن ……………………………………………………………. 138.
……………………………………………………………………………………….. 140
……………………………………………………………………. 141.
……………………………………………………………………….. 141.
………………………………………………………………….. 144.
……………………………………………………….. 145.
…………………………………………………………………… 148 .
……………………………………………………. 153.
………………………………………… 157
…………………………………………………………… 159.
…………………………………………………………………….. 162.
…………………………………………………………………………….. 163.
……………………………………………………………………….. 164.
……………………………………………………………………………………. 165.
………………………………………………………………………….. 167.
…………………………………………………………………………………….. 169.
…………………………………………………………… 175.
………………………………………………………………………. 177.
……………………………………………………………………………………… 181.
……………………………………………………………………… 182.
…………………………………………………………………………………. 185.
…………………………………………………………………………… 185.
…………………………………………………………………………………………. 187.
………………………………………………………………………………….. 188.
………………………………………………. 191.
…………………………………… 193
………………………………………………………………….. 196.
…………………………………………………………… 198.
………………………………………………………………………. 198.
…………………………………………………………………………. 199.
……………………………………………………………………………201
…………………………………………………………………………….. 205.
……………………………………………………………………………. 205.
…………………………………………………………………………….. 206.
………………………………………………………………………….. 213.
………………………………………………………………………. 215.
…………………………………. 217
…………………………………………………………………………………………………….. 219.
: روش علامه در نقد تفاسیر ذیل آیات قصص …………………………………………………………….. 221
………………………………………………………………………………… 223.
………………………………………………………………………………………… 225.
…………………………………………………………………………………….. 225.
………………………………………………………………………………………. 226.
………………………………………………………………………………………… 227.
………………………………………………………………………… 227.
……………………………………………………………… 228.
…………………………………………………………………………… 230.
……………………………………………………………………………. 233.
……………………………………………………………………. 235.
…………………………………………………………………………………. 240.
.
…………………………………………………………………………………………….. 248.
…………………………………………………………………………………… 249.
………………………………………………………………………………… 253.
……………………………………………………………………………….. 253.
…………………………………………………………………………………………. 254.
…………………………………………………………………………………… 254.
……………………………………………………………………….. 255.
…………………………………………………………………….. 256.
…………………………………………………………………………. 258.
………………………………………………………………………………………….. 263.
…………………………………………………………………………….. 265.
……………………………………………………………………………. 267.
……………………………………………………………………………………………………….. 272.
………………………………………………………………………………………………………….. 276
فهرست منا بع ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………279
فصل اول
کلیات
هر مکتوبی قبل از ورود به بخش اصلی ، مقدماتی را برای آشنایی مخاطب عرضه می کند . در این پژوهش نیز در فصل اول مباحث مقدماتی در سه بخش عنوان می شود . در بخش اول طرح تحقیق و در بخش دوم مفهوم شناسی واژگان مرتبط و پرکاربرد موضوع خواهد آمد . چون مناسب است پیش از آغاز بحث درباره ی دیدگاه های یک صاحب نظر ، کمی پیرامون شخصیت و آثار وی صحبت شود ، بخش سوم به معرفی اختصاری علامه و المیزان اختصاص دارد . تا از این رهگذر مخاطب با روش کلی علامه در تفسیر آشنا شود و هنگامی که با برخی اصطلاحات و بیانات در روند پژوهش مواجه شد ، برایش نامأنوس نباشد . البته در انتها نتیجه ای کلی از کلیات نیز ارائه می شود .
بخش اول : طرح تحقیق
1 . 1 . 1 . بیان مسئله
قالب قصه یکی از سبک های بیانی جالب توجهی است که یک نویسنده با بهره گرفتن از آن درصدد القای پیام های مورد نظر خویش به شیوه ی جذاب می باشد . خداوند هم که در قرآن از بهترین اسلوب ها جهت القای مقاصد خویش بهره برده در مواردی از قالب قصه نیز استفاده می نمایند .
قصص هم که حجم قابل توجهی از آیات قرآنی را به خود اختصاص داده مورد توجه فراوان مخاطبان قرآن به این قسم آیات شده ، البته چون قرآن کتاب قصه نیست و پروردگار متعال هم درصدد داستان سرایی نمی باشد لذا از ذکر جزئیات خودداری نموده و به بیان اجمالی با هدف رساندن پیام های مورد نظر اکتفا کرده است .
به دلیل همین اجمال ، عده ای جهت تفسیر و روشن شدن ابهام به کتب تاریخی و اهل کتاب – که به مقتضای ذکر جزئیات قصص در کتب آسمانی شان – آگاهی نسبی از تفصیلات قصص داشتند مراجعه می کردند . در این بین برخی از اهل کتاب که از خلط داستان ها با خرافات هیچ ابایی نداشتند هنگام بیان داستان جعلیاتی را هم عنوان می کردند ، به تدریج همین خرافه ها و جعلیات وارد کتب تفسیر شد و به عنوان تفاسیر آیات قصص مورد استفاده قرار می گرفت .
این خرافه ها که به اسرائیلیات معروف گشتند تا حدی پیش رفتند که بعضاً عصمت انبیاء و ملائک الهی را نیز زیر سوال بردند .
همین بی توجهی و به خلاف عقل و دین و تاریخ و … بودن خرافه ها ذیل قصص قرآنی به عنوان تفسیر این دست از آیات ، آسیبی جدی به تفسیر برخی آیات وارد نمود به گونه ای که بعضی مفسران در مواجهه با قصص قرآنی در تفسیر خود رویکرد و روش خاصی را اتخاذ کردند .
علامه طباطبایی (ره) از جمله مفسران برجسته ای است که ذیل آیات مربوط به قصص با نگاهی دقیق و روشمند به تفسیر پرداخته و نظر صحیح را ارائه نموده است .
و این پژوهش درصدد بررسی دیدگاه های علامه طباطبایی (ره) ذیل قصص و استخراج نقطه نظرات ایشان راجع به داستان های قرآنی و نیز اسرائیلیات که ناگزیر با قصص قرآنی همراه گشته ، می باشد .
بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضراین است : « رویکرد علامه طباطبایی (ره) نسبت به قصص قرآنی چیست ؟ »
:
در طی سالهای اخیر رشد سریع شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه ، منجر به ظهور مسائلی مانند کمبود واحد های مسکونی، بالابودن میزان بیکاری ، مشکلات اقتصادی ، فقر ، حاشیه نشینی ، آلودگی های زیست محیطی و جز اینها شده که این امر خود موجب نابرابری خدمات و امکانات و کمرنگ شدن عدالت اجتماعی در سطح منطقه ای و ملی گردیده است . بر همین اساس عده زیادی از محققان عقیده دارند که بایستی برنامه ریزی های توسعه بر اساس تاکید بر پویایی شهرهای کوچک و متوسط تهیه شوند، چرا که با وجود امکانات و خدمات مشابه در اینگونه شهرها از مهاجرت های بی رویه روستاییان به کلان شهرها در سطح منطقه ای جلوگیری خواهد شد و مهاجران شهرهای درجه دوم را برای زیست خود انتخاب می کنند . این شهرها نسبت به شهرهای بزرگ بار اقتصادی کمتری را بر خانوارها تحمیل می کنند و در مقابل انواع آلودگی های زیست محیطی که در کلان شهرها به طور جدی وجود دارند، مصونیت بیشتری دارند. بنابراین توسعه و تقویت شهرهای کوچک سیاستی است که با اهداف تمرکز زدایی انطباق دارد و در دراز مدت منجر به ایجاد شرایطی می گردد که توان فعالیت های تولیدی را در درون این کانون ها تقویت می کند . این شهرها کل منطقه را تحت تاثیر عملکرد و نقش خود قرار میدهند و می توانند مجموعه عوامل لازم را برای شکوفایی مناطق پیرامونی خود فراهم سازند. از این رو به تبع ایجاد شهر های کوچک ، جایگاه و کارکرد شهرداری های
کوچک نیز کاملاً مشخص می گردد تا با هدف جلوگیری از گسترش بی رویه شهرهای بزرگ و جذب سرریز جمعیت آنها و نیز جلب مهاجرین احتمالی به عنوان سپر عمل نمایند. با این وجود پس از گذشت چند سال از ایجاد شهرداری های کوچک هنوز این سوال مطرح است که شهرداری های کوچک چگونه می توانند پاسخگوی اهداف پیش بینی شده باشند یا به عبارت دیگر تحت چه شرایطی و با ایجاد چه زمینه هایی ( متغیر مستقل) می توانند از رشد فزاینده جمعیت و شهرنشینی و مساله مسکن در شهرهای بزرگ ، تمرکز زدایی از کلان شهرها ، کنترل ساخت وساز های بی رویه اطراف شهرها و خطرات زیست محیطی ( متغیر وابسته) جلوگیری نموده و جایگاه و نقش واقعی شهرداری های کوچک در قبال وظایف محوله چیست و تا چه اندازه دراین زمینه موفق بوده اند؟ در این پایان نامه به اهمیت و نقش شهرداریهای کوچک در برداشتن موانع توسعه در استان گیلان مورد بررسی قرار گرفته است.
در طی سال های اخیر رشد سریع شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه، منجر به ظهورمسائلی مانند کمبود واحد های مسکونی ، بالا بودن میزان بیکاری ، مشکلات اقتصادی ، فقر ، حاشیه نشینی ، آلودگی های زیست محیطی و جز اینها شده که این امر خود موجب نابرابری خدمات و امکانات و کمرنگ شدن عدالت اجتماعی در سطح منطقه ای و ملی گردیده است. بر همین اساس عده زیادی از محققان عقیده دارند که بایستی برنامه ریزی های توسعه بر اساس تاکید بر پویایی شهرهای کوچک و متوسط تهیه شوند، چرا که با وجود امکانات و خدمات مشابه در اینگونه شهرها از مهاجرت های بی رویه روستاییان به کلان شهرها در سطح منطقه ای جلوگیری خواهد شد و مهاجرت شهرهای درجه دوم را برای زیست خود انتخاب می کنند . این شهرها نسبت به شهرهای بزرگ بار اقتصادی کمتری را بر خانوارها تحمیل می کنند و در مقابل انواع آلودگی های زیست محیطی که در کلان شهرها به طور جدی وجود دارند ، مصونیت بیشتری دارند. بنابراین توسعه و تقویت شهرهای کوچک سیاستی است که با اهداف تمرکز زدایی انطباق دارد و در دراز مدت منجر به ایجاد شرایطی می گردد که توان فعالیت های تولیدی را درون این کانون ها تقویت می کند . اینها کل منطقه را تحت تاثیر عملکرد و نقش خود قرار می دهند و می توانند مجموعه عوامل لازم را برای شکوفایی مناطق پیرامونی خود فراهم سازند. از این رو به تبع ایجاد شهرهای کوچک ، جایگاه و کارکرد شهرداری های کوچک نیز کاملاً مشخص می گردد تا با هدف جلوگیری از گسترش بی رویه شهرهای بزرگ و جذب سرریز جمعیت آنها و نیز جلب مهاجرین احتمالی به عنوان موج گیر عمل نمایند. با این وجود پس از گذشت چند سال از ایجاد شهرداری های کوچک هنوز این سوال مطرح است که شهرداری های کوچک چگونه می توانند پاسخگوی اهداف پیش بینی شده باشند یا به عبارت دیگرتحت چه شرایطی و با ایجاد چه زمینه هایی ( متغیر مستقل ) می توانند از رشد فزاینده جمعیت و شهرنشینی و مساله مسکن در شهرهای بزرگ ، تمرکز زدایی از کلان شهرها، کنترل ساخت و ساز های بی رویه اطراف شهرها و خطرات زیست محیطی ( متغیر وابسته)جلوگیری نموده و جایگاه و نقش واقعی شهرداری های کوچک در قبال وطایف محوله چیست و تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده اند؟ با توجه به تعاریف فوق مساله تحقیق در محدوده مورد مطالعه پر جمعیت شدن مرکز استان در نتیجه مهاجرت بی رویه از مناطق اطراف و شهرهای دیگر ، توسعه نیافتگی ، مساله مسکن و رشد ساخت و ساز ها و خطرات زیست محیطی ناشی از آنها در شهر های کوچک می باشد.
درمیان عناصر اقلیمی، بارش بیشترین نوسان را دارد. این مسأله به ویژه در کشور ایران که بارش متوسط سالیانهی آن حدود 250 میلیمتر است، اهمیت بیشتری دارد (عزیزی، 1378). بارش را میتوان مهمترین عاملی دانست كه بهطور مستقیم در چرخه هیدرولوژی دخالت دارد. تعیین رواناب حاصل از بارش، یكی از موارد بسیار مهم در تحلیل مسائل هیدرولوژی و مدیریت منابع آب است (مهدوی، 1381). ارتباط بارش و رواناب، یک ارتباط کاملاً پیچیده و غیرخطی است كه به عوامل متعددی وابسته است. پیش بینی و تعیین میزان كمی فرایندهای تولید رواناب و انتقال آن به نقطه خروجی حوزه آبخیز، از اهمیت خاصی برخوردار است. استفاده ازمدلهای تجربی بهمنظور برآورد رواناب سالانه در حوضههای فاقد ایستگاههای آبسنجی، از دیرباز در مطالعات هیدرولوژی مورد توصیه قرارگرفته است. یکی از مهمترین عوامل مورد استفاده در مطالعات منابع طبیعی، میزان بارش و بیشتر متوسط بارش منطقهای است (ذبیحی و همکاران، 1390).
بارندگی، از مهمترین فرایندهای چرخه هیدرولوژیکی است که تنها در صورت وقوع آن، فرایندهایی نظیر سیلاب، فرسایش، رسوبگذاری، آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی و… به وقوع میپیوندد. با این حال، تغییرات قابل ملاحظه بارندگی در زمان و مکان از یک سو و کمبود ایستگاههای بارانسنجی در ثبت میزان بارندگی روزانه از سوی دیگر، ضرورت تبیین مدلهای تخمین بارندگی را امری اجتنابناپذیر می کند. دستیابی به توزیع مکانی بارش بر اساس دادههای نقطهای بارش که از ایستگاههای بارانسنجی بهدست میآیند، بر اساس یکی از دو روش درونیابی و برونیابی میسر میگردد (قهرودی تالی، 1384).
تنوع زمانی بارش به عنوان یک عامل کلیدی مؤثر در ساختار و عملکرد اکوسیستمها به شمار میآید، اما تأثیر آن از نظر مقیاس و بزرگی به مراتب کمتر از تنوع مکانی آناست(کناپ و اسمیت، 2001)[1]. تعیین مناسبترین روشهای درونیابی در سطح یک منطقه و چگونگی توزیع فضایی و مکانی آن، امری ضروری جهت توزیع مکانی بارش میباشد.
برآورد توزیع مکانی بارندگی در مقیاسهای مختلف، از مراحل اصلی مطالعات منابع آبی بهشمار میرود. موقعیت و تراکم نامناسب ایستگاههای بارانسنجی، ضرورت برآورد دادههای بارش در نقاط فاقد آمار و تعمیم دادههای نقطهای به دادههای منطقهای را نشان میدهد.
روشهای زمینآمار، ازجمله روشهای تعیین توزیع مکانی بارش است که باتوجه به در نظرگرفتن همبستگی، موقعیت وآرایش مکانی
دادههای نقطهای،کاربردگستردهای یافتهاند(جندانی وملکینژاد، نامشخص).
بارش درسطح هر منطقهای، به صورت نقطهای اندازهگیری میشود. یکی از مشکلات مهم مطالعات منابع آب، برآورد منطقهای بارندگی براساس مشاهدات نقطهای است، بدین منظور جهت تعمیم داده نقطهای به کل منطقه و در هر نقطهای، عملیات درونیابی بر روی نقاط اندازهگیری شده انجام میگیرد. درونیابی، یکی از مهمترین روشهایی است که اقلیمشناسان در مطالعات پهنه بندی از آن بهرهمند میشوند.
روشهای مختلفی برای درونیابی وجود دارد که در یک تقسیم بندی کلی میتوان آن ها را به روش- های زمینآماری و روشهای کلاسیک تقسیمبندی نمود. روشهای کلاسیک، روشهایی هستند که از آمار کلاسیک برای تخمین استفاده میکنند (حاجی هاشمی جزی و همکاران، 1390).
1-2- بیان مسأله
برآورد دقیق میانگین بارندگی در هر منطقه در طراحی پروژه های آبی، از اهمیت زیادی برخوردار است که بدین منظور از اطلاعات شبکههای بارانسنجی استفاده میشود.
بارندگی، ورودی سیکل هیدرولوژی در یک ناحیه است و بنابراین از مهمترین متغیرهایی است که باید مورد مطالعه دقیق قرار گیرد.
وجود داده های بارش دربسیاری ازمطالعات هیدرولوژی، هواشناسی، اقلیمی و طراحی پروژه های مهندسی، ضروری است. معمولاً از آنجایی که اندازه گیری تمام بارشی که روی یک حوضه میبارد امکان پذیر نیست، به اندازه گیری نمونه ای آن در نقاط مختلف حوضه اکتفا می شود و نتایج حاصل از این ایستگاهها، برای کل منطقه تعمیم داده میشود. بررسی آمار طولانیمدت بارندگی ایستگاهها نشان میدهد که پراکندگی ایستگاهها، دارای نوسان و دوره آماری، دارای نواقصی است که با توجه به صرف هزینه های اقتصادی، منجر به بروز ناهمگنی در کیفیت آمار میگردد؛ لذا در یک حوضه باید در انتخاب محل و تعداد ایستگاهها، نحوه اندازه گیری، ثبت و تحلیل داده ها، دقت کافی به عمل آید. تعداد بارانسنجهای یک منطقه، به تغییرات منطقهای بارش و اهداف مرتبط با میزان بارش بستگی دارد. تراکم ایستگاهها در تعدادی از حوضهها، بسیار زیاد و در تعدادی از آن ها، ایستگاه کافی برای دستیابی به دقت کافی در برآورد بارش وجود ندارد. کشور ایران در شمار مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد و همواره با مشکل کمبود آب روبروست و نزولات جوی بهویژه بارندگی، یکی از فرایندهای مهم چرخهی هیدرولوژیکی است (بافکار و همکاران، 1386). یکی از مشکلات عمده در آمارها و تجزیه و تحلیل بارش، تخمین بارش در نقاط فاقد ایستگاههای بارانسنجی بهویژه ارتفاعات صعبالعبور است، بهطوری که مقادیر تخمینی ممکن است نتایج بسیار نامعقولی داشته و خطای بسیار زیادی در محاسبات و نتایج پروژه ایجاد نماید (خلیلی و همکاران، 1386).
با توجه به اینکه ایستگاههای هواشناسی و آمار و اطلاعات مربوط به آن ها به عنوان مبنای مطالعات و تصمیمگیریهای منابع آب منطقهی مورد نظر به شمار میآیند، بنابراین قبل از بهروزکردن لوازم و وسایل ایستگاه، تصمیمگیری در مورد محل استقرار ایستگاه مهمتر بهنظر میرسد. چه بسیار مشاهده شده است که در مناطقی بهدلیل تغییرات ارتفاعی کم، اطلاعات حاصل از یک ایستگاه کافی است، ولی در مناطق دیگر با وجود ایستگاههای متعدد بنا شده، بهدلیل تغییرات شدید ارتفاعی و اقلیمی در یک شعاع وسیع و بهدلیل عدم وجود ایستگاه و یا عدم کفایت ایستگاه موجود برای انجام پروژههای آبی و غیره باید تطبیق دادههای ایستگاههای مجاور، آن هم با درصد خطاهای بسیار بالا صورت گیرد. بنابراین اطلاع از محل دقیق ایستگاههای بارندگی، لازم و ضروری است. برآورد دقیق و نزدیک به واقعیت میزان بارش به صورت نقطهای و منطقهای و طراحی یک شبکهی بارانسنجی، بهگونهای که اطمینان در اندازه گیریها و هزینهی ساخت کمینه گردد، نیازمند یافتن موقعیت بهینهی ایستگاهها است که در این پژوهش، استفاده از روشهای زمینآماری برای دستیابی به این مهم مد نظر است.
1–3-هدف و ضرورت انجام پژوهش
ایستگاههای بارانسنجی، معمولاً با هدف اندازهگیری توزیع مکانی و زمانی بارش احداث میگردند. بنابراین نیازمند یک طراحی دقیق و اصولی هستند. هدف از انجام این پژوهش با توجه به تغییرات بارش در مناطق دشتی و کوهستانی، تعیین ایستگاههای مورد نیاز بارانسنجی با پراکنش مناسب در سطح منطقهی مورد مطالعه است. بدیهی است با افزایش تعداد ایستگاهها با پراکندگی کمتر و آمار دقیقتر میتوان گامی اساسی در جهت برنامه ریزی، تصمیمگیری و مدیریت دقیق و اصولی در زمینههای مختلف برداشت.
[1]) Knapp and Smith, 2001