انگلیسی 204
1 درآمد
در گنجینههای ادبیّات هر ملتی آثار بزرگی وجود دارد که آیینه ی اندیشه آن ملت است. از این دیدگاه، آثار عرفانی و مخصوصاً غزل عارفانه، به سبب راز و رمزهای نهفته در آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این زمینه «مولوی» شاعری تواناست. اندیشههای او در آثارش و از جمله، غزلیّاتش، تحت عنوان «دیوان کبیر» متبلور و آشکار است.
از آنجا که هر علم و فنّی ناگزیر برای خود یک سلسله اصطلاحات یا «ترمینولوژی»
( Terminology)خاص دارد، ناچار در هر علمی الفاظ خاص با معانی خاصِّ قرار دادی، میان اهل آن فن هستند، مصطلح میشود که انسان نیز از این اصل استثنا نیست . بنابراین درک این آثار، منوط به آگاهی از آن اصطلاحات است.
اصرار عرفا، همیشه بر این است که، افراد غیر وارد طریقت، از مقاصد آن ها آگاه نگردند لذا، در مکتوم نگهداشتن مقاصد خود، تعمّد دارند . به همین دلیل اصطلاحات عرفا، علاوه بر جنبه اصطلاح، جنبه رمزی و نمادین نیز دارند.
نظر به کاربرد قابل توجه واژه «خاموش» که در مجموعه ی غزلیّات مولوی، زمینه ی تأمّل، پیرامون آن را فراهم میسازد، در این پژوهش، سعی شده که مفاهیم مختلف این واژه، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
1-2: بیان مسئله
اشعار مولانا گذشته از عمق معانی و انبوهی مفاهیم، از حیث تصویر سازیهای بدیع و تسلّط شبه نا پذیر بر لغت، میتواند رمزی و سمبولیک باشد. « خاموش» نیز همچون سایر واژههای رمزی در دیوان کبیر، دارای ابعاد رازآمیز است که اهداف متفاوت کاربردی آن، در این اثر عرفانی، قابل تأمّل است. در این پژوهش که عنوان آن «تحلیل و بررسی واژه خاموش در دیوان مولانا» است، یافتن این اهداف و معانی، مدّنظر بوده است.
جهت بررسی دقیقتر مفاهیم رمزی این واژه، از دیدگاه اجتماعی، ابتدا، تحقیقی پیرامون اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر مولانا و خاندانش انجام شده سپس، بررسی معانی مختلف این واژه و اهداف کاربردی آن مورد پژوهش قرار گرفته است.
1-3 اهمیت پژوهش
با توجه به جنبههای رمزی واژهها در آثار عرفانی، هدف و اهمّیّت کاربرد آن ها را آشکار میسازد و ما را در برقراری ارتباط و درک مفاهیم عمیق و واقعی آن ها، یاری میکند. علاوه بر آن، این معنی را بر ما روشن میسازد که عرفا، بیشتر، از واژههای متداول و معمول زبان استفاده نموده و برای همان واژهها، معانی تازه، دست کردهاند ، به زبان دیگر اینکه، سخنان آنان دوپهلوست و دارای ظاهر و باطن است و در عین حال این زبان، در بیان اسرار پیچیده ی عرفانی تواناست.
«دیوان کبیر» نیز از این دیدگاه، یک اثر عرفانی با دیدگاه عرفانی و اصطلاحات خاصّ آن است.
1-4 پرسشهای پژوهش
1-آیا واژه «خاموش» میتواند تخلّص مولانا باشد؟
2- آیا این واژه در ابیات دیوان کبیر با مضامین و معانی خاصّی به کار رفته است یا خیر؟
3- آیا برای مضامین و معانی موردنظر واژه ی«خاموش» از نمادها و تعابیر دیگری استفاده شده است؟
4- آیا واژه ی خاموش میتواند بیانگر گرایشهای عرفانی مولانا در زمان آشنایی با شمس باشد یا اینکه محدود به برهه ی خاصی از زمان نمیشود؟
1-5 پیشینه ی پژوهش
دستاورد تحقیق انجام شده جهت بررسی پیشینه ی پژوهش، این است که تا کنون این گونه تحقیقی در خصوص کلّ اشعار دیوان و تخلص مولانا و مفاهیم آن بدین شکل و همهجانبه انجام نشده است. البته لازم به ذکر است که کاربرد قابلتوجه واژه ی «خاموش» عدهای از محقّقان را بر آن داشت تا در آثار خود به صورت کوتاه و اجمالی و گاه گذرا نظرات خاصّ خود را در این مورد که آیا «خاموش» میتواند تخلّص مولانا باشد یا خیر؟ بیانکنند.
عدّه ای از آنان از جمله: دکتر شفیعی کدکنی، دکتر ذبیحالله صفا، دکتر عبدالحسین زرین کوب، استاد بدیع الزمان فروزانفر، الفت اصفهانی، علی دشتی و فرانکلین دین لوئیس، این واژه را تخلّص مولانا میدانند و در مقابل، دکتر قدمعلی سرامی، دکتر علی حسین پور و ویلیام چیتیک با این نظر مخالف اند.
(در فصل سوم که تخلص مولانا مورد بررسی قرار میگیرد، این نظرات متفاوت آورده میشود.)
1-6 فرضیههای پژوهش
1- احتمال دارد واژه ی «خاموش» تخلّص مولوی باشد.
2- ممکن است واژه ی «خاموش» صرفاً در معنای تخلّص نبوده و با مضامین و معانی خاصی در دیوان به کار رفته باشد.
3- ممکن است مولوی برای بیان مضامین و معانی خاصّ مورد نظر خود در مورد این واژه ها نمادها و تعابیر دیگری به کار برده باشد.
4- ممکن است که گرایش مولانا به عرفان مختص زمان آشنایی با شمس نبوده و مربوط به دوره ی قبل از آشنایی با شمس باشد.
1-7 هدفهای پژوهشی
مهمترین هدف از این پژوهش، پرداختن به مفهوم رمزی واژه «خاموش» و یافتن معانی متفاوت آن و همچنین بررسی و روشن سازی بخشی از فرهنگ عرفانی در دیوان کبیر و در رابطه با این واژه است.
ثمری این پژوهش، آشنایی و آگاهی از معانی سمبولیک واژه ی «خاموش» و درک مفاهیم رمزی آن و همچنین پی بردن ارزش و اهمّیّت، و بزرگداشت این اثر ارزنده، در ادب فارسی است.
1-8 روش پژوهش
روش پژوهش، تحلیل و بررسی محتوا و جمع آوری مدارک موجود در رابطه با موضوع مورد بحث بوده است. اطلاعات از طریق پژوهش کتابخانهای، سپس فیش برداری، تنظیم و استنباط و استدراک و همچنین مراجعه به منابع مربوط با موضوع و در نهایت نتیجهگیری، حاصل شده است.
فرم در حال بارگذاری ...