«بشر از روزگار پیش تاریخی به دنبال روشهایی بوده که بتواند ایدهها و مفاهیم خویش را به صورت بصری نشان دهد و دانش را در قالب گرافیک محفوظ بدارد و به اطلاعات نظم و روشنی بخشد. افراد مختلفی چون کاتبان، چاپگران و هنرمندان این نیازها را در طول تاریخ برآورده کردهاند. ویلیام ادیسن دوی گینز (William Addison Gynz)، کتابآرای برجسته، به عنوان کسی که به پیامهای چاپی، نظم ساختاری و صورت بصری میداد در سال 1922 در توضیح فعالیت خویش اصطلاح طراح گرافیک (Graphic Designer) را به کار برد و از آن زمان همین نام برای این حرفهی نو، برگزیده شد. اما امروزه طراح گرافیک، وارث نیاکان برجستهای است. کاتبان سومری که مخترع خط بودند، صنعتگران مصری که روی برگهای پاپیروس کلمات و تصاویر را در هم آمیختند، باسمهسازان چینی و تذهیبکاران قرون وسطی، چاپگران و حروفچینان سدهی پانزدهم که نخستین کتابهای چاپی اروپایی را طراحی کردند، جملگی بخشی از میراث غنی و تاریخ طراحی گرافیک هستند. ولی به طور کلی بنیانگذاران اصلی این سنت گم نامند؛ زیرا ارزش اجتماعی و دستآوردهای زیباییشناختی طراحان گرافیک که بسیاری از آنان، هنرمندانی مبتکر و با قدرت تخیل و هوش بالا بودهاند، به حد کفایت شناخته نشدهاند.» (بی. مگز؛ فراست؛ نوری؛ 1384؛ ص 4)
«کلمهی دیزاین به زبان فارسی، طراحی ترجمه شده و به کار میرود. در صورتیکه دیزاین دارای مفهوم متفاوت و وسیعتری است. دیزاین به معنی ساختار دادن و یا سازمان دادن است. معنی و یا منظوری را با در نظر گرفتن امکانات، با درک اولویت اجزاء آن با کمک عقل، منطق و خلاقیت برای درک و یا مصرف مخاطب و یا جماعتی خاص سازماندهی کردن و سامان دادن است؛ که از معنی طراحی بسیار فاصله دارد. طراحی، آخرین مرحلهی شکل گرفتن دیزاین است که برای نشان دادن فکر و ایده، روی کاغذ به کار میرود.» (مثقالی، «دیزاین»، حرفه هنرمند، شماره 19، ص 2)
«گرافیک دیزاین امروز دیگر از چنان عمر دیرپایی برخوردار است که میتوان نقش آن را در جامعه به آسانی مورد بررسی و شناخت قرار دهد. هر چند، گرافیک دیزاین بر خلاف معماری، ادبیات یا هنرهای زیبا، بدون اتکا به تفکر نظری چندانی بسط و تکامل یافته است. گرافیک دیزاین در روندی تدریجی در قالب تلاشهایی پراکنده در بسط و توسعهی گونههای فرعی خود چون پوستر یا کتاب، لیکن بدون پیریزی دستگاه نظری موجود در حوزهی ادبیات یا دیالوگ جاری در حوزهی معماری، به کنشی آگاهانه بدل شده است.» (فراسکارا، «گرافیک دیزاین: هنر زیبا یا علم اجتماعی؟»، حرفه هنرمند، شماره 19، ص 14)
«از زمانی که انسان تصمیم به ارائه یک پیامِ تصویری گرفت و به زعم خویش از مواد و متریالی که برای همنوعانش مفاهیم مشخص و تا حدودی ثابت داشت، استفاده کرد؛ هنر گرافیک آغاز شد و تاکنون نیز با همه ی پیشرفتها و تغییراتی که داشته است باز هم با همان شیوه به حرکت خود ادامه میدهد. صدها نگاره در غار شووه (Chauvet)، در جنوب فرانسه که در حدود سی هزار سال پیش از میلاد مسیح، طراحی شدهاند، نگارههای غار لاسکو (Lascaux)، حدوداً چهارده هزار سال پیش از میلاد مسیح و بسی دیگر از این غار نگارها در دیگر نقاط جهان که با پیدایش خط به زبان نیز تجهیز شدهاند، در سه یا چهار هزار سال پیش از میلاد، همه نشانههایی بارز از تاریخ گرافیک و رشتههای وابسته به آن هستند.» (ویکی پدیا؛ 30 مه ۲۰۱۲؛ ساعت ۱۹:۵۵)
«ارتباطات تصویری، تاریخی طولانی دارد. از همان زمانی که انسان اولیه، برای غذا شكار میكرد و جای پنجههای حیوانی را در گل میدید، در حقیقت به یک شكل گرافیكی نگاه میكرد؛ او در فكرش، حیوان را میدید. گرافیک حتی میتواند مجموعهای از علائم باشد.» (سایت حوزه هنری استان کرمان؛ 9 بهمن 1390)
«دیزاین به معنی امروزی آن در طی 400 سال اخیر در غرب شکل گرفته است. ما کمتر از 100 سال است که با این پدیده برخورد کردهایم (در قدیم دیزاینر و هنرمند و صنعتگر یکی بودند و این تفکیک مشاغل در قرون اخیر به آرامی شکل گرفته) و در نتیجه برایمان بیگانه است.» (مثقالی، «دیزاین»، حرفه هنرمند، شماره 19، ص 4)
«پوستر در طراحی گرافیك، از جمله نمادهای توسعه محسوب میشود، بدینترتیب كه موضوعی با محتوای اقتصادی به یاری تصویر و نوشته، تبدیل به مطلبی به یادماندنی میشود. در شهرهای بزرگِ رو به رشد قرن نوزدهم، پوسترها نشانههای زندگی اقتصادی، اجتماعی
و فرهنگی به شمار میرفتند و همیشه رقابت برای جلب مشتری، فروش بیشتر، جلب توجه مردم و هدایت آن ها به سوی امور فرهنگی (انواع سرگرمیها و …) در جریان بود. با گسترش لیتوگرافی و چاپ و استفاده از رنگ، میزان توجه مردم به پوستر افزایش یافت. تصویرسازی، مفهومِ كاملی از نوشته پیدا كرد كه مد هنری روز را منعكس میكرد، تصاویری كه با ظرافت ساده شده و مفاهیم اقتصادی ، هنری و … را به خوبی منعكس مینمود. قبل از لیتوگرافی، پوسترها همانند كتابها با حروف چاپی و با جوهر سیاه و گاهی همراه با تصاویری كه روی چوب كندهكاری میشد، چاپ میشدند و این چاپگر بود كه حروف را انتخاب و مرتب میكرد و در صفحه قرار میداد.» (سایت حوزه هنری استان کرمان؛ 9 بهمن 1390)
«تولوز لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec) که یکی از شاخصترین استادان هنر پوستر، در قرن نوزدهم بود، دگرگونیهای ارزندهای چه در محتوا و چه در سبک هنری پوستر به وجود آورده است. بیش از هر چیز میتوان گفت که هنرِ مدرنِ گرافیک در پوسترهای او به اوجی درخور رسید و به عبارتی دیگر، آثار لوترک به تولد هنرگرافیک در پوستر انجامید. لوترک، شیوهی شاعرانه و امپرسیونیزم را که در کارهای دیگر پوسترسازان به چشم میخورد، کنار گذاشت و به جای آن، تکنیک چاپهای ژاپنی را با سطحهای رنگی بیعمق و صاف برای ارائه کارهای خویش به کار گرفت.» (ویکی پدیا؛ 30 مه ۲۰۱۲؛ ساعت ۱۹:۵۵)
«همچنین آغاز هزارهى سوم میلادى و پشت سر گذاشتن عصر صنعتى و ورود به عصر فراصنعتى (اطلاعاتى)، باعث شد، حرفهى دیزاین كه قرن بسیار پربارى را پشت سر گذاشته بود به مرحلهى كاملاً جدیدى از فرایندِ تكاملیاش گام نهد. در این مرحلهى جدید، برخلاف باور سنتى حاكم در طى قرن بیستم كه در آن نتیجهى كار و اثر نهایى دیزاینر، همهى توجهها را به خود جلب مینمود، اكنون فرایند و روند رسیدن به آن خروجى اهمیتِ ویژهاى پیدا میكند. بدین ترتیب، دیگر تعریف دیزاین صرفاً در محدودهى خروجیهاى بصرى آن خلاصه نمیشود و گام به عرصهاى فراتر گذاشته است. تفكرِ دیزاین، اصطلاحى است كه در دههى اخیر و براى بیان روش فكرى فرد دیزاینر در مواجهه با صورت مسئلههاى گوناگون و ارائهى راه حل هاى نو براى آن ها به كار میرود؛ روش تفكر و منشى كه به اعتقاد بسیارى از صاحبنظران مطرح دنیاى امروز قادر است براى بسیارى از مشكلات پیچیدهى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، محیط زیستى و تجارى موجود راه حل هایى كارآمد ارائه نماید. اهمیت تفكر دیزاین به جایگاهى ارتقاء پیدا كرده است كه امروزه مطرحترین مدارس بیزنس دنیا، به روشهاى گوناگون، درصدد هستند دانشجویان خود (متخصصان آیندهى عرصهى بیزنس) را با مبانى فكرى دیزاینرها آشنا نمایند.» (انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران؛ سه شنبه ۱۸ آبانماه ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۳۰)
«پس از مدتی عكاسی شروع به تأثیرگذاری در گرافیک كرد. چرا كه تا آن موقع امكاناتِ تكنیكی و چاپ بسیار ابتدایی بود. معمولاً عكاسان در زمینههای دیگری كار میكردند و به تبلیغات گرافیک علاقهای نشان نمیدادند، هر چند بعضی كارهای تبلیغاتی را نیز انجام دادند ولی از این كه پای كار خود را امضاء كنند، امتناع میكردند. به هر حال، از یک طرف توجه بسیاری از گرافیستها به عكاسی معطوف شد و از طرف دیگر انقلاب در تكنیكهای چاپ، عكاسان را به طرف تبلیغات هدایت كرد. در اولین تبلیغاتی كه به وسیلهی عكاسی انجام شد، عكسها از كیفیت خوبی برخوردار بودند ولی چندان توجهی به نحوهی ارائه محصولات نشد. آژانسهای تبلیغاتی و طراحان پی بردند كه یک عكس، بیشتر از تصویرسازی حقیقی، تأثیرگذار است. بنابراین تا آنجا كه تكنیكهای عكاسی اجازه میداد، از عكاسی استفاده میكردند. در موردِ اینكه چه كسی اولین عكس تبلیغاتی در ایران را گرفت، نمیتوان از یک عكاس به خصوص نام برد ولی هادی شفایی، سیروس امامی، احمد عالی، منصور پاكزاد، اسد بهروزان و بعداً مسعود معصومی خود را وقف تبلیغات با عكاسی كردند. علی خادم، رضا نوربختیار، بیژن بنیاحمد، زرافشان و كلانتری با مجلات همكاری كرده و گاهی برای روزنامه عكسهای تبلیغاتی تهیه میكردند.» (حوزه هنری استان کرمان؛ 9 بهمن 1390)
«در کارِ هنرمندان گرافیک، عکاسی آنچنان مؤثر واقع شده که آنان ترجیح میدهند همواره موضوعات خود را از طریق عکاسی بیآفرینند، از این رو، رفته رفته عکاسی جای طراحی و نقاشی را در پوسترها و آگهیها و غیره اشغال کرده و همچنین گرایشهایی بسوی عکاسی تجریدی ظاهر گشته، بنابراین دستآوردهای حاصل از این تجربیات، زمینهی استفاده از عکاسی در هنر گرافیک را غنیتر کردند.» (خانهی گرافیک- گروه گرافیک استان اردبیل؛ سه شنبه 26 مهر1390، ساعت 23:26)
در سالهای اخیر، گرایش به سمت فتومونتاژ، فتوگرافیک و یا فتوکُلاژ به عنوان یکی از پرطرفدارترین ابراز خلق آثار گرافیکی، رشد شایان توجهی داشته است که این امر ناشی از عوامل مختلفی چون فراگیر شدن استفاده از نرمافزارهای مونتاژِ عکس همچون فتوشاپ از یک سو، و از سوی دیگر ارتقاء سواد رسانهای عموم و همچنین افزایش میزان برقراری ارتباط با هنر و گرافیک امروز ایران میباشد. بنابراین رشدِ درکِ هنری جامعه، خلق تصاویر فراواقعی را طلب میکند.
«تحول طراحی گرافیک، ارتباطِ نزدیکی با تحول تصویرسازی، عکاسی و فنآوری چاپ دارد. با این وجود ارائه بحثی جامع از همهی این شیوههای مرتبط با هم در قالب یک کتاب، ناممکن است. در عین حال که مبادلههای تأثیرگذاری بین این شیوهها صورت گرفته، اما این مسائل فقط در متن تأثیرشان بر تحول طراحی گرافیک، آشکار است. در سالهای اخیر، طراحی گرافیک مرزهای سنتی را پشت سر نهاده و طراحی گرافیک محیطی و حرکت (Kinetic) را نیز در برگرفته است.» (بی. مگز؛ فراست؛ نوری؛ 1384؛ ص 2)
«هنرِ سدهی بیستم با هجوم ایسمهای مختلف و با افزایش رنج و آلام آغاز شد، تا اینكه سرانجام یک جنبش پُرنخوت، با اعتماد به نفس و جوان به نام دادا فراگیر شد. جنبش فوق، همچنان كه بر ادبیات، تئاتر و نقاشی تأثیرگذار بود، بر هنر گرافیك هم اثرات مهمی برجای نهاد.» (کلوب- جامعه مجازی ایرانیان؛ 14 مهرماه 1387، ساعت 19:49)
«قبل از آغاز پژوهشها و تجربیات مدرسه باهاوس، دادا مهمترین جریان هنری به شمار میآمد.» (پ: جمعی از نویسندگان،56).
«این جنبش، گرچه بر زمینهی كوبیسم و فوتوریسم رشد كرد و جلوههایی از توان خلاقیت و ابداع را نشان داد، برخی ابتكارات فنی چون فتومونتاژ، كُلاژ و نیز تأكید بر عنصر تصادف در جریان آفرینش اثر هنری را به هنر مدرن عرضه داشت.» (پاكباز، 209)
فرم در حال بارگذاری ...